(مسأله 864) كسى كه در ملك غصبى نماز مىخواند، اگر چه روى فرش و تخت و مانند اينها بأشد در صورتي كه مواضع سجودش غصبى بأشد بنابر احتياط واجب نمازش باطل است. ولى نماز خواندن در زير سقف غصبى و خيمه غصبى مانعى ندارد.
(مسأله 864) نماز خواندن در ملكي كه منفعت آن مال ديگرى است، بدون اجازه كسى كه منفعت ملك مال أو مىباشد بنابر احتياط واجب باطل است، مثلا در خانه اجاره أي اگر صاحب خانه يا ديگرى بدون اجازه كسى كه آن خانه را اجاره كرده نماز بخواند، نمازش باطل است و اگر ميت وصيت كرده بأشد كه ثلث مال أو را به مصرفى برسانند، در صورتي كه عمل به وصيت نشده بأشد، نمىشود در ملك أو نماز خواند.
(مسأله 865) كسى كه در مسجد نشسته اگر ديگرى جاى أو را غصب كند و در آنجا نماز بخواند، در أين كه حكم غصب را داشته بأشد اشكال است.
(مسأله 866) اگر در جائى كه غصبى بودن آن را فراموش كرده نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نماز أو صحيح است ولى كسى كه خودش جائى را غصب كرده، اگر فراموش كند و در آنجا نماز بخواند نمازش باطل است و اگر در جائى كه يقين دارد غصبى نيست نماز بخواند، و بعد از نماز بفهمد كه محل سجده اش غصبى بوده نمازش صحيح است.
(مسأله 867) اگر بداند جائى غصبى است، ولى نداند كه در جاى غصبى نماز باطل است و در آنجا نماز بخواند، نماز أو باطل مىباشد.
(مسأله 868) كسى كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، و سجده بر مركب مىنمايد. چنانچه حيوان سواري يا زين يا نعل آن غصبى بأشد نماز أو باطل است. و هم چنين است اگر بخواهد نماز مستحبى بخواند.
(مسأله 869) كسى كه در ملكي با ديگرى شريك است، اگر سهم أو جدا نباشد، بدون اجازه شريكش نمىتواند در آن ملك تصرف كند و نماز بخواند.
(مسأله 870) اگر با عين پولى كه خمس و زكات آن را نداده ملكي بخرد تصرف أو