دين داشته بأشد، و وقت احتضار به آن وصيت نمايد. و اگر مدتى بگذرد كه يقين به مرگ طلبكار كند بايد به ورثه اش پرداخت نمايد، و اگر آنان را نشناسد يا نتواند به آنان برساند مبلغ بدهى را از طرف ايشان صدقه بدهد.
(مسأله 2298) اگر مال ميت بيشتر از خرج واجب كفن و دفن و بدهى أو نباشد، بايد مالش را به همين مصرفها برسانند و به وارث أو چيزى نمىرسد.
(مسأله 2299) اگر كسى مقداري پول طلا يا نقره قرض كند و قيمت آن كم شود، چنانچه همان مقدار را كه گرفته باز پس دهد كافى است، و اگر قيمت آن زيادتر گردد لازم است همان مقدار را كه گرفته بدهد. ولى در هر دو صورت اگر بدهكار و طلبكار به غير آن راضى شوند اشكال ندارد.
(مسأله 2300) اگر عين مالى را كه قرض كرده از بين نرفته بأشد و صاحب مال آن را مطالبه كند واجب نيست كه بدهكار همان مال را به أو بدهد.
(مسأله 2301) اگر كسى كه قرض مىدهد شرط كند كه زيادتر از مقداري كه مىدهد بگيرد مثلا يك من گندم بدهد و شرط كند كه يك من و پنج سير بگيرد، يا ده عدد تخم مرغ بدهد كه يازده عدد بگيرد، ربا و حرام است. بلكه اگر قرار بگذارد كه بدهكار كارى براى أو انجام دهد يا چيزى را كه قرض كرده با مقداري جنس ديگر پس دهد، مثلا شرط كند يك تومانى را كه قرض كرده با يك كبريت پس دهد ربا و حرام است، و نيز اگر با أو شرط كند كه چيزى را كه قرض مىگيرد بطور مخصوصى پس دهد مثلا مقداري طلاى نساخته به أو بدهد و شرط كند كه ساخته پس بگيرد باز هم ربا و حرام مىباشد. ولى اگر بدون أين كه شرط كند خود بدهكار زيادتر از آنچه قرض كرده پس بدهد اشكال ندارد بلكه مستحب است.
(مسأله 2302) ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است ولى كسى كه قرض ربائى گرفته ظاهر أين است كه مالك مىشود.
(مسأله 2303) اگر گندم يا چيزى مانند آن را بطور قرض ربائى بگيرد و با آن زراعت كند ظاهر أين است كه حاصل را مالك مىشود.