نمايان شده بأشد بايد سهم أو را به ورثه اش بدهند و حقوق ديگرى هم كه زارع داشته به ورثه أو مىرسد ولى مشكل است كه ورثه بتوانند مالك را مجبور كنند كه زراعت در زمين أو باقي بماند.
(مسأله 2226) اگر بعد از زراعت بفهمند كه مزارعه باطل بوده چنانچه بذر مال مالك بوده حاصلى هم كه بدست مىآيد مال أو است و أو بايد مزد زارع و مخارجى را كه كرده و كرايه گاو يا حيوان ديگرى كه مال زارع بوده و در آن زمين كار كرده به زارع بدهد. و اگر بذر مال زارع بوده زراعت هم مال أو است و بايد اجاره زمين و مخارجى كه مالك كرده و كرايه گاو يا حيوان ديگرى كه مال أو بوده و در آن زراعت كار كرده به مالك بدهد.
(مسأله 2227) اگر بذر مال زارع بأشد و بعد از زراعت بفهمند كه مزارعه باطل بوده، چنانچه مالك و زارع راضى شوند كه با اجرت يا بي اجرت زراعت در زمين بماند اشكال ندارد. و اگر مالك راضى نشود پيش از رسيدن زراعت هم مىتواند زارع را وأدار كند كه زراعت را بچيند و زارع اگر چه راضى شود چيزى به مالك بدهد نمىتواند أو را مجبور كند كه زراعت در زمين أو بماند، و نيز مالك نمىتواند زارع را مجبور كند كه اجاره بدهد و زارعت را در زمين خود باقي بگذارد.
(مسأله 2228) اگر بعد از جمع كردن حاصل و تمام شدن مزارعه ريشه زراعت در زمين بماند و سال بعد دو مرتبه حاصل دهد، چنانچه مالك با زارع شرط اشتراك در ريشه نكرده باشند حاصل سال دوم مال مالك زمين است.