(مسأله 1894) كسى كه طلا و نقره دارد اگر هيچ كدام آنها به اندازه نصاب أول نباشد مثلا (104) مثقال نقره و (14) مثقال طلا داشته بأشد زكات بر أو واجب نيست (مسأله 1895) چنان كه سابقا گفته شد زكات طلا و نقره در صورتي واجب مىشود كه انسان يازده ماه مالك مقدار نصاب بأشد، و اگر در بين يازده ماه طلا و نقره أو از نصاب أول كمتر شود زكات بر أو واجب نيست.
(مسأله 1896) اگر در بين يازده ماه طلا و نقره أي را كه دارد با طلا يا نقره يا چيز ديگر عوض نمايد يا آنها را آب كند زكات بر أو واجب نيست، ولى اگر براى فرار از دادن زكات أين كارها را بكند احتياط مستحب آنست كه زكات را بدهد.
(مسأله 1897) اگر در ماه دوازدهم پول طلا و نقره را آب كند بايد زكات آنها را بدهد و چنانچه بواسطة آب كردن وزن يا قيمت آنها كم شود بايد زكاتى را كه پيش از آب كردن بر أو واجب بوده بدهد.
(مسأله 1898) اگر طلا و نقره أي كه دارد خوب و بد داشته بأشد مىتواند زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آن بدهد بلكه اگر قسمتى از نصاب طلا و نقره بد بأشد مىتواند زكات را از قسمت بد بدهد، ولى بهتر آنست كه زكات همه آنها را از طلا و نقره خوب بدهد.
(مسأله 1899) پول طلا و نقره أي كه بيشتر از اندازه معمول فلز ديگر دارد اگر به آن پول طلا و نقره بگويند در صورتي كه به حد نصاب برسد زكاتش واجبست هر چند خالصش به حد نصاب نرسد ولى اگر به آن پول طلا و نقره نگويند وجوب زكات در آن محل اشكال است هر چند خالصش به حد نصاب برسد.
(مسأله 1900) اگر پول طلا و نقره أي كه دارد به مقدار معمول فلز ديگر با آن مخلوط بأشد چنانچه زكات آن را از پول طلا و نقره أي كه بيشتر از معمول فلز ديگر دارد يا از پول غير طلا و نقره بدهد ولى بقدرى بأشد كه قيمت آن به اندازه قيمت زكاتى بأشد كه بر أو واجب است اشكال ندارد.