ديوانه شود، يا وصى موصى مسلمان كافر بشود، حاكم شرع يك نفر ديگر را بجاى أو معين مىكند و اگر هر دو بميرند يا ديوانه شوند يا در صورتي كه وصى مسلمان مىباشند كافر شوند حاكم شرع دو نفر ديگر را معين مىكند. ولى اگر يك نفر بتواند وصيت را عملي كند معين كردن دو نفر لازم نيست.
(مسأله 2730) اگر وصى نتواند تنهائى كارهاى ميت را انجام دهد حاكم شرع براى كمك أو يك نفر ديگر را معين مىكند.
(مسأله 2731) اگر مقداري از مال ميت در دست وصى تلف شود، چنانچه در نگهدارى آن كوتاهى كرده مثلا ميت وصيت كرده است كه فلان مقدار به فقراى فلان شهر بده و أو مال را به شهر ديگر برده و در رآه از بين رفته ضامن است و اگر كوتاهى نكرده ضامن نيست.
(مسأله 2732) هر گاه انسان كسى را وصى كند و بگويد كه اگر آن كس بميرد فلانى وصى بأشد بعد از آن كه وصى أول مرد وصى دوم بايد كارهاى ميت را انجام دهد.
(مسأله 2733) حجى كه بر ميت واجب است و بدهكارى و حقوقى را كه مثل خمس و زكات و مظالم ادا كردن آنها واجب مىباشد، بايد از أصل مال ميت بدهند اگر چه ميت براى آنها وصيت نكرده بأشد.
(مسأله 2734) اگر مال ميت از بدهى و حج واجب و حقوقى كه مثل خمس و زكات و مظالم بر أو واجب است زياد بيايد، چنانچه وصيت كرده بأشد كه ثلث يا مقداري از ثلث را به مصرفى برسانند بايد به وصيت أو عمل كنند و اگر وصيت نكرده بأشد آنچه مىماند مال ورثه است.
(مسأله 2735) اگر مصرفى را كه ميت معين كرده از ثلث مال أو بيشتر بأشد وصيت أو در بيشتر از ثلث در صورتي صحيح است كه ورثه حرفى بزنند يا كارى كنند كه معلوم شود وصيت را اجازه نموده اند، و تنها راضى بودن آنان كافى نيست.
و اگر مدتى بعد از مردن أو هم اجازه نمايند صحيح است، و چنانچه بعضي از ورثه اجازه و بعضي رد نمايند وصيت فقط در حصه آنان كه اجازه نموده اند صحيح ونافذ