(مسأله 2387) اگر در عقد يك حرف غلط خوانده شود كه معنى آن را عوض كند عقد باطل است.
(مسأله 2388) كسى كه دستور زبان عربي را نمىداند اگر قرائتش صحيح بأشد و معناى هر كلمه از عقد را جداگانه بداند و از هر لفظي معناى آن را قصد نمايد مىتواند عقد را بخواند.
(مسأله 2389) اگر زنى را براى مردى بدون اجازه آنان عقد كنند و بعدا زن و مرد آن عقد را اجازه نمايند عقد صحيح است.
(مسأله 2390) اگر زن و مرد يا يكى از آن دو را به ازدواج مجبور نمايند و بعد از خواندن عقد اجازه نمايند عقد صحيح است. و بهتر آنست كه دوباره عقد را بخوانند.
(مسأله 2391) پدر و جد پدرى مىتوانند فرزند پسر يا دختر نا بالغ يا ديوانه خود كه با حال ديوانگى بالغ شده است را به ديگرى تزويج نمايند و بعد از آن كه آن طفل بالغ شد يا ديوانه عاقل گرديد، اگر تزويج انجام شده، مفسده أي نداشته نمىتواند آن را به هم بزند و اگر مفسده أي داشته مىتواند آن را امضا يا رد نمايد. ولى در صورتي كه دختر و پسر نا بالغ را پدرانشان به يكديگر تزويج كنند چنانچه پس از بلوغشان اجازه نكنند احتياط به طلاق يا عقد جديد ترك نشود.
(مسأله 2392) دخترى كه به حد بلوغ رسيده و رشيده است يعنى مصلحت خود را تشخيص مىدهد اگر بخواهد شوهر كند چنانچه باكره بأشد، بنابر احتياط واجب بايد از پدر يا جد پدرى خود اجازه بگيرد. و اجازه مادر و برادر لازم نيست.
(مسأله 2393) اگر دختر باكره نباشد يا أين كه باكره بأشد ولى اجازه گرفتن از پدر يا جد پدرى به جهت غائب بودن يا غير آن ممكن نباشد و دختر حاجت به شوهر كردن داشته بأشد اجازه پدر و جد لازم نيست.
(مسأله 2394) اگر پدر يا جد پدرى براى پسر نا بالغ خود زن بگيرد، پسر بايد بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد.
(مسأله 2395) اگر پدر يا جد پدرى براى پسر نا بالغ خود زن بگيرد چنانچه پسر در موقع عقد مالى داشته، مديون مهر زن است، و اگر در موقع عقد مالى نداشته، مهر