نيست به يخ يا برف تيمم نمايد، و در وقت نيز نماز را بخواند و سپس قضا نمايد.
(مسأله 690) اگر با خاك چيز ديگرى مانند كاه كه تيمم به آن باطل است مخلوط شود، نمىتواند به آن تيمم كند، ولى اگر آن چيز بقدرى كم بأشد كه در خاك مستهلك شود، تيمم به آن خاك صحيح است.
(مسأله 691) اگر چيزى ندارد كه بر آن تيمم كند، چنانچه ممكن است بايد به خريدن و مانند آن تهيه نمايد.
(مسأله 692) تيمم به ديوار گلى صحيح است.
(مسأله 693) چيزى كه بر آن تيمم مىكند بايد پاك بأشد، و اگر چيز پاكى كه تيمم به آن صحيح است ندارد، نماز بر أو واجب نيست، ولى بايد قضاى آن را بجا آورد و بهتر آنست كه در وقت نيز نماز بخواند.
(مسأله 694) اگر يقين داشته بأشد كه تيمم به چيزى صحيح است، و به آن تيمم نمايد، بعد بفهمد تيمم با آن باطل بوده، نمازهائى را كه با آن تيمم خوانده بايد دوباره بخواند.
(مسأله 695) چيزى كه بر آن تيمم مىكند و مكان آن چيز بايد غصبى نباشد پس اگر بر خاك غصبى تيمم كند، يا خاكى را كه مال خود أو است بي اجازه در ملك ديگرى بگذارد، و بر آن تيمم كند تيمم أو باطل مىباشد.
(مسأله 696) تيمم در فضاى غصبى بنابر احتياط باطل است، پس اگر در ملك خود دستها را به زمين بزند و بي اجازه داخل ملك ديگرى شود و دستها را به پيشانى بكشد تيمم أو باطل مىباشد.
(مسأله 697) تيمم به چيز غصبى، يا در فضاى غصبى يا بر چيزى كه در ملك غصبى است، در حالي كه فراموش كرده يا غفلت داشته بأشد صحيح است، ولى اگر چيزى را خودش غصب كرده و فراموش كند كه غصب كرده و بر آن تيمم كند، يا ملكي را غصب نمايد و فراموش كند كه غصب كرده، و چيزى را كه بر آن تيمم مىكند در آن ملك بگذارد، يا در فضاى آن ملك تيمم نمايد حكم أو حكم عامد است.