(مسأله 1920) كسى كه مخارج سالش را داشته اگر مقداري از آن را مصرف كند و بعد شك كند كه آنچه باقي مانده به اندازه مخارج يك سال أو هست يا نه نمى تواند زكات بگيرد.
(مسأله 1921) صنعتگر يا مالك يا تاجرى كه در آمد أو از مخارج سالش كمتر است مىتواند براى كسرى مخارجش زكات بگيرد و لازم نيست ابزار كار يا ملك يا سرمايه خود را به مصرف مخارج برساند.
(مسأله 1922) فقيرى كه خرج سال خود و عائله اش را ندارد اگر خانه أي دارد كه ملك أو است و در آن نشسته يا وسيله سواري دارد چنانچه بدون اينها نتواند زندگى كند اگر چه براى حفظ آبرويش بأشد مىتواند زكات بگيرد. و هم چنين است أثاث خانه و ظرف و لباس تابستانى و زمستانى و چيزهائى كه به آنها احتياج دارد و فقيرى كه اينها را ندارد اگر به اينها احتياج داشته بأشد مىتواند از زكات خريدارى نمايد.
(مسأله 1923) فقيرى كه ياد گرفتن صنعت براى أو مشكل نيست بنابر احتياط واجب بايد ياد بگيرد و با گرفتن زكات زندگى نكند، ولى تا وقتى مشغول ياد گرفتن است مىتواند زكات بگيرد.
(مسأله 1924) به كسى كه قبلا فقير بوده و يا أين كه معلوم نباشد فقير بوده يا نه و مىگويد فقيرم اگر چه انسان از گفته أو اطمينان پيدا نكند مىشود زكات داد.
(مسأله 1925) كسى كه مىگويد فقيرم و قبلا فقير نبوده چنانچه از گفته أو اطمينان پيدا نشود نبايد به أو زكات بدهند.
(مسأله 1926) كسى كه بايد زكات بدهد اگر از فقيرى طلبكار بأشد مىتواند طلبي را كه از أو دارد بابت زكات حساب كند.
(مسأله 1927) اگر فقير بميرد و مال أو به اندازه قرضش نباشد انسان مىتواند طلبي را كه از أو دارد بابت زكات حساب كند، بلكه اگر مال أو به اندازه قرضش بأشد و ورثه قرض أو را ندهند يا به جهت ديگر انسان نتواند طلب خود را بگيرد مىتواند طلبي را كه از أو دارد بابت زكات حساب كند.