شود، فقط جائى كه نجاست به آن رسيده نجس مىباشد، پس اگر فضله موش در آن بيفتد جائى كه فضله افتاده نجس و بقيه پاك است.
(مسأله 130) اگر مگس يا حيواني مانند آن روى چيز نجسى كه تر است بنشيند، و بعد روى چيز پاكى كه آن هم تر است بنشيند، چنانچه انسان بداند نجاست همراه آن حيوان بوده، چيز پاك نجس مىشود، و اگر نداند پاك است.
(مسأله 131) اگر جائى از بدن كه عرق دارد نجس شود و عرق از آن جا به جاى ديگر برود، هر جا كه عرق به آن برسد نجس مىشود، و اگر عرق به جاى ديگر نرود جاهاى ديگر بدن پاك است.
(مسأله 132) اخلاطى كه از بيني يا گلو مىآيد، اگر خون داشته بأشد جائى كه خون دارد نجس و بقيه آن پاك است. پس اگر به بيرون دهان يا بيني برسد مقداري را كه انسان يقين دارد جاى نجس أخلاط به آن رسيده نجس است، و محلى را كه شك دارد جاى نجس به آن رسيده يا نه، پاك مىباشد.
(مسأله 133) اگر آفتابه أي را كه ته آن سوراخ است روى زمين نجس بگذارند چنانچه از جريان بيفتد و آب زير آن جمع گردد كه با آب آفتابه يكى حساب شود آب آفتابه نجس مىشود، ولى اگر آب آفتابه جريان داشته بأشد نجس نمىشود.
(مسأله 134) اگر چيزى داخل بدن شود و به نجاست برسد، در صورتي كه بعد از بيرون آمدن آلوده به نجاست نباشد پاك است. پس اگر أسباب اماله يا آب آن در مخرج غائط وارد شود، يا سوزن و چاقو و مانند اينها در بدن فرو رود و بعد از بيرون آمدن به نجاست آلوده نباشد نجس نيست. و هم چنين است آب دهان و بيني اگر در داخل به خون برسد و بعد از بيرون آمدن به خون آلوده نباشد.