ماه را روز أول عادت حيض خود قرار دهد.
(مسأله 492) زنى كه عادت وقتيه دارد و شماره روزهاى أو به يك اندازه نيست چنانچه خونى ببيند كه مقداري از آن نشانههاى حيض داشته و مقداري نداشته بأشد، در صورتي كه خون نشانه دار از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد لازم است آن را حيض، و خونى كه نشانههاى حيض را ندارد استحاضة قرار دهد، ولى چنانچه در وقت عادتش خون ببيند داشتن نشانههاى حيض در حيض بودن آن معتبر نيست، پس خونى كه در وقت عادتش ديده چنانچه ممكن است حيض بأشد لازم است حيض قرار دهد، مثلا در وقت عادت خود سه روز خون ديد اگر چه نشانه حيض را نداشته بأشد حيض است، و هم چنين است اگر در عادت خود مثلا يك روز و پيش از عادت به دو روز خون ببيند يا أين كه در عادت خود مثلا يك روز و پس از آن با نشانههاى حيض دو روز خون ببيند در أين دو صورت نيز لازم است آن سه روز را حيض قرار دهد پس اگر خون نشانه دار قبل از ده روز از أول خون ديدن قطع شد تمام آن خون حيض است و اگر بعدا نيز خون ديد چنانچه آن خون داراى نشانههاى حيض و فصل بين آن و آخر خون أول ده روز يا بيشتر بأشد آن خون نيز حيض است و الا استحاضة است.
(مسأله 493) زنى كه عادت وقتيه دارد، اگر در غير وقت عادت با نشانههاى حيض بيشتر از ده روز خون ببيند و نتواند حيض را بواسطة نشانههاى آن تشخيص دهد، بايد عادت خويشان خود را حيض و بقيه را استحاضة قرار دهد.
(مسأله 494) زنى كه هر ماه روز أول ماه مثلا خون مىديده و گاهى روز پنجم و گاهى روز هفتم پاك مىشده، چنانچه يك ماه دوازده روز خون ببيند و نتواند با نشانههاى حيض مقدار آن را معين نمايد، بايد عادت خويشان خود را حيض و باقي را استحاضة قرار دهد.
(مسأله 495) صاحب عادت اگر وسط يا آخر عادت أو معلوم است چنانچه خون أو از دوازده روز تجاوز كند به مقدار عادت خويشان خود طورى حيض قرار