بعد معلوم شود طورى كه گفته نبوده است كه در أين صورت طرف مىتواند معامله را به هم بزند و آن را " خيار رؤيت " گويند.
(نهم) اگر مشترى پول جنسى را كه خريده و شرط نكرده كه در پرداخت پول تأخير كند تا سه روز ندهد، اگر فروشنده جنس را تحويل نداده بأشد مىتواند معامله را به هم بزند. ولى اگر جنسى را كه خريده مثل بعضي از ميوهها بأشد كه اگر يك روز بماند فاسد مىشود چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نكرده بأشد كه دادن پول را تأخير بيندازد فروشنده مى تواند معامله را به هم بزند و آن را " خيار تأخير " گويند.
(دهم) كسى كه حيواني را خريده تا سه روز مىتواند معامله را به هم بزند و اگر در عوض چيزى كه فروخته حيواني گرفته بأشد فروشنده تا سه روز مىتواند معامله را به هم بزند و آن را " خيار حيوان " گويند.
(يازدهم) فروشنده نتواند جنسى را كه فروخته تحويل دهد مثلا اسبى را كه فروخته فرار نمايد، كه در أين صورت مىتواند معامله را به هم بزند و آن را " خيار تعذر تسليم " گويند و احكام اينها در مسائل آينده گفته خواهد شد.
(مسأله 2117) اگر خريدار قيمت جنس را نداند يا در موقع معامله غفلت كند و جنس را گرانتر از قيمت معمولى آن بخرد، چنانچه بقدرى گران خريده كه مردم به آن اهميت مىدهند مىتواند معامله را به هم بزند و نيز اگر فروشنده قيمت جنس را نداند يا موقع معامله غفلت كند و جنس را ارزانتر از قيمت آن بفروشد در صورتي كه مردم به مقداري كه ارزان فروخته اهميت بدهند مىتواند معامله را به هم بزند.
(مسأله 2118) در معامله بيع شرط كه مثلا خانه صد هزار تومانى را به پنجاه هزار تومان مىفروشند و قرار مىگذارند كه اگر فروشنده سر مدت پول را بدهد بتواند معامله را به هم بزند، در صورتي كه خريدار و فروشنده قصد خريد و فروش داشته باشند معامله صحيح است.
(مسأله 2119) در معامله بيع شرط اگر چه فروشنده اطمينان داشته بأشد كه هر گاه سر مدت پول را ندهد خريدار ملك را به أو مىدهد معامله صحيح است، ولى اگر سر مدت پول را ندهد حق ندارد ملك را از خريدار مطالبه كند و اگر خريدار بميرد