الحافظ لجماجم عساكر الاسلام من القاصي والداني.
آن حضرت نگاه دارنده كله هاى سر لشكرهاى اسلام است، از دور ونزديك.
يعنى هر دو لشكر را كه دوران ومخالفنا ونزديكان وموافقان بودند، از قتل وهلاك نگاه داشت، وبر ايشان ترحم فرموده، خلافت را بگذاشت تا خون مسلمانان ريخته نشود. روايت كرده اند كه آن حضرت چون در مداين فرود آمد با آن حضرت لشكرها بود، همچو كوه وآن حضرت فرموده كه كله هاى سر عرب تمامى در دست من بود من آن را نگاه داشتم از براى خداى تعالى، ونگذاشتم كه ايشان هلاك شوند واين نهايت شفقت ومرحمت است كه كسى ملك وخلافت را بگذارد تا مؤمنان و بندگان خدا هلاك نشوند. واين از كمال كرم واحسان اوست.
الراحم على المسلمين برفع الموت الاحمر القاني.
آن حضرت رحم كننده است بر مسلمانان به برداشتن مرگ سوخ سخت سرخ، مراد از مرگ سرخ قتل و [از سخت] مبالغه در سرخى [است] وآن اشارت است بدانكه خون بسيار در ميان مسلمانان شده بود وآن حضرت رحم فرمود وآن خون را از ميان ايشان برداشت بافكند [ن] صلح.
المصلح بين الفئتين العظيمتين لتأييد الدين وتشييد المباني.
آن حضرت اصلاح كننده است ميان دو گروه بزرگ از براى تقويت دين ومحكم گردانيدن بناهاى اسلام. واين اشارت است بدانكه آن حضرت اصلاح فرمود ميان لشكرها. چنانچه در حديث صحيح وارد شده كه آن حضرت [پيغمبر] در بالاى منبر بود وحضرت امير المؤمنين حسن نزد آن حضرت نشسته بود آن حضرت فرمود:
اين پسر من سيد است وزود باشد كه خداى تعالى اصلاح كند به واسطه او ميان دو گروه بزرگ از مسلمانان.
سيد شباب أهل الجنة، في الجنة ذات القطوف الدواني.
آن حضرت سيد جوانان اهل بهشت است كه آن بهشت خداوند [صاحب]