ادب وتميز مراتب، فرقى در عبارت مى كنند وهمچنين در ديگر مراتب وزرأ و قضات وصواحب نگاه مى دارند وتمامى ارباب محاورات واصحاب وعادات مى دانند كه از باب رعايت ادب وحفظ مراتب است.
بدين قياس علما اين عرف را اعتبار مى كنند ودر ذكر حضرت حق جل وعلا و فرشتگان وانبيا مثل اين ترتيب وادب حفظ مى كنند وترك آن را ترك أولى ومكروه مى دانند زيراكه در عرف محاورات ترك ادب است ترك حفظ اين ترتيب، وهرچه در عرف آن را ترك ادب شمارند لابد است فقيه راكه محافظت آن كند. پس بنابر اين نزد ذكر حضرت حق سبحانه وتعالى مى گويند سبحانه وتعالى يا عزوجل، و نزد ذكر حضرت پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم، نمى گويند (محمد عزوجل) واگر چه آن حضرت عزيز وجليل است، بنابر اين نكته كه در ذكر پادشاه وامرا گفتيم، بلكه در ذكر حضرت پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم، مى گويند محمد: صلى الله عليه وآله، وهمچنين در ذكر صالحان امت رضوان ورحمت مى فرستند وصلوات را مخصوص انبيا مى سازند، تا مراتب محفوظ باشد وترك راه اين محافظت را بنابر اين نكته ترك اولى يا مكروه مى دانند مطلقا.
بلى به تبعيت جايز مى دارند زبراكه صلوات بر آن به تبعيت در احاديث صحاح وارد شده، اين است حقيقت اين مسألة نزد بسيارى از علما، وبعضى از علما بر اين رفته اند كه صلوات بر ساير مؤمنان جايز است به اصالت، بنابر آن كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم صلوات بر آل ابى اوفى فرستاد به اصالت چنانچه مذكور شد. وطايفه اول دل جواب گفته اند كه اين مخصوص پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم است وامام كه قائم او باشد در ستدن صدقه ومحل آن خاص است، حكم او را عام نتوان ساخت. وطايفه ديگر از علما بر آن رفته اند كه صلوات به اصالت مخصوص انبيا ست واكبر آل. حضرت فاطمه صلوات الله عليها وهر يكى از دوازده امام به اصالت صلوات توان فرستاد. واين قول قوى مختار اين ضعيف است ودليل