آنكه به اتفاق، صلوات بر آل به تبعيت مى توان فرستاد پس مطلق صلوات به اتفاق بر ايشان جايز باشد.
ومانعان اصالت مى گويند كه جهت حفظ مراتب، صلوات به اصالت را مخصوص انبيا مى سازيم وما در جواب مى گوئيم... ايشان به نيت نبوت ورسالت چنان كامل است كه مى توانند كه داخل در تعظيم صلوات باشند، چنانچه فرزندان نجيب پادشاه را توان كه بگويند: خلد الله ملكه، ودر محاورات آن را ترك ادب نمى گويند. پس آن محذور ترك حفظ مراتب بر طرف باشد، وبنده به ثواب تبليغ كمال رحمت كه موجب نزول ده رحمت است در عوض آن فايز گردد وما در بسيار مواقع مى بينيم كه أهل البيت خصوصا اولاد فاطمه به امورى مخصوصند كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم بدان مخصوص است، مثل حرام بودن صدقه وذكر ايشان در نماز، چرا نشايد كه در اصالت صلوات هم آن صلحاى امت مخصوص وممتاز باشند واگر مؤمن منصف نيكو تأمل نمايد. همانا اين قول را راجح داند وترك فضيلت صلوات بر آن ارواح مقدسه نمايد والله أعلم.
اينست بيان صلوات حق تعالى بر بنده، واما صلوات ملائكه بر بنده، علما گفته اند كه مراد از آن استغفارست ودليل ايشان آنست كه حق تعالى در قرآن مى فرمايد در باب ملائكه (والملائكة يسبحون بحمد ربهم ويتغفرون لمن في الارض ألا إن الله هو الغفور الرحيم) وظاهر آن است كه استغفار نوعى از دعاست ليكن چون اين دعا حق تعالى بيان فرموده كه استغفارست حمل صلات ودعاى ملائكه را بر استغفار كرده اند. واما صلات مؤمنان، علما گفته اند: مراد از آن دعاست وظاهرا مراد دعايى باشد متضمن نوعى از كمال ثنا وتعظيم كه ممتاز از ساير دعاها باشد والله أعلم.
مقصد دوم: در معنى سلام در زبان عرب.
سلام سلامتى است وسالم بودن از عيوب ومكروهات، ومعنى سلام عليك آن