محدث قمى (ره) در تحفة الاحباب (ص 267 - 268) وهمچنين در منتهى الآمال در ترجمه امام جواد - عليه السلام - ضمن ذكر تنى چند از أصحاب آن حضرت (در فصل هفتم از فصول متعلقه بترجمه امام نامبرده) گفته:
" أبو محمد فضل بن شاذان بن خليل ازدى نيشابورى - ثقه جليل القدر از فقها ومتكلمين شيعه وشيخ طايفه وبسيار عظيم الشأن وأجل از توصيف است، از حضرت جواد - عليه السلام - حديث روايت كرده وگفته اند كه: از حضرت رضا - عليه السلام - نيز روايت كرده، وپدرش از أصحاب يونس است، وفضل يكصد و هشتاد كتاب تصنيف كرده، وحضرت أبو محمد عسكري عليه السلام دو دفعه و بروايتي سه مرتبه بر أو ترحم فرموده، وشيخ كشى رواياتي در مدح أو ذكر كرده وهم نقل كرده اخباري كه منافى است با آن روايات، علامه وديگران از روايات منافى مدح جواب فرموده اند كه: وهو رضي الله عنه أجل من أن يغمز عليه وهو رئيس طائفتنا رضي الله عنهم أجمعين.
در مجالس المؤمنين از كتاب مختار كشى نقل كرده كه اين شيخ بزرگوار در ايام عبد الله بن طاهر كه از جانب بنى عباس در نيشابور والى بود محنت وابتلا پيدا كرد وعبد الله أو را از نيشابور نفى واخراج كرد بعد از آنكه أو را برگردانيد پيش خود طلبيده تفتيش كتب أو نمود وخواست تا واقف شود بر قول أو در حق شيخين پس امر كرد كه آن كتب را جهت أو بنويسانند وفضل رؤس مسائل اعتقاديه را از توحيد وعدل ومانند آن جهت أو نوشت وچون أو بنظر عبد الله رسيد گفت: اين قدر كافى نيست مى خواهم كه اعتقاد ترا درباره سلف بدانم. پس فضل گفت: أبو بكر را دوست دارم واز عمر بيزارم. عبد الله گفت: چرا از عمر بيزارى؟ گفت: بواسطة آنكه عباس را از شورى بيرون كرد وبسبب القاى اين جواب لطيف كه متضمن خوش آمد عباسيان بود از دست آن فظ غليظ خلاصى يافت (تا آخر ترجمه أو) ".