اختلاف در آنست كه بعضى ميگويند كه از مرتبه عدالت مترقى بصفت عصمت بود وبعضي مى گويند كه: معصوم نبود بلكه عدل وبر وتقى بود وظاهر أو از خطا وزلل پاك بود وبالجملة خلاف ايشان در نفى عصمت اوست وهمان قوم اجماع كرده اند در نفى عصمت أبى بكر واختلاف در عصمت أو كرده اند، بعضى گفته اند كه: عدل است، وبعضي گفته اند كه: بواسطة غصب خلافت وديگر مفاسد از دايره عدالت خارج شده، وظاهر است كه كسى كه اجماع بر عدالت أو واقع باشد واختلاف در عصمت أو داشته باشند اولى است بامامت از كسى كه اختلاف در عدالت أو داشته باشند واتفاق بر نفى عصمت أو كرده باشند.
أيضا در كتاب مشفى مسطور است كه شخصي از فضل سؤال نمود كه: چه مى گوئى در آن حديث كه ناصبيان از حضرت امير روايت مى كنند كه گفت: لا اوتى برجل يفضلني على أبى بكر وعمر الا وجلدته حد المفترى يعنى هر گاه پيش من آرند كسى را كه تفضيل من بر أبو بكر وعمر كرده باشد حدى كه در شريعت پيغمبرى جهت هر مفترى مقرر شده باشد بر أو خواهم زد. فضل در جواب گفت: راوي اين حديث سويد بن غفله است واتفاق اهل آثار است بر آنكه أو كثير الغلط بوده با آنكه نفس حديث متناقض است زيرا كه باجماع امت حضرت امير در قضايا واحكام دين عدل بود واز عدالت نيست كه حد مفترى كسى را زنند كه افترا نكرده باشد.
شيخ أجل مفيد در بعضى افادات عليه خود جواب فضل را نپسنديده ومتوجه توجيه حديث بر وجهى وجيه گرديده وگفته (تا آخر كلام أو) " نگارنده گويد: چون بقيه كلام قاضى (ره) مربوط بترجمه فضل نيست و نيز مشتمل بر طول وتفصيل است از نقل آن در اين مورد صرف نظر شد هر كه طالب باشد بمجالس المؤمنين مراجعه كند (ص 183 چاپ اول بسال 1262 هجري قمرى).