جان خود، بهترين كسى را كه به روى زمين قدم گذارده، نيكوترين مردى كه خانه خدا و حجر اسماعيل را طواف كرده است، حفظ كردم. آن شخص عاليقدر، محمد بن عبد الله است و من زمانى دست به اين امر زدم كه كافران بر ضد وى نقشه مى كشيدند، در اين موقع خداى بزرگ او را از مكر آنان حفظ نمود. من در بستر وى شب را به صبح آورده و در انتظار دشمن بودم و خود را آمادهء مرگ و يا اسارت نموده بودم ". (1) آيا با اين جملههاى رسا و تعبيرات صريح، هرگز جا دارد به گفتهء ابن هشام كه قرائن زيادى بر اشتباه او هست، اعتماد كنيم؟ احتمال قوى مى رود كه منشأ اين اشتباه، خلاصه نويسى سيرهء ابن هشام بوده باشد. از آنجا كه نظر وى اين بود كه مطالب را فشرده نقل كند، تنها به نقل اصل جمله اكتفا كرده است، و چون ظرف گفتن اين جمله كه همان شب دوم بوده، در نظر او اهميت نداشته است، از اين جهت از بازگويى آن صرف نظر نموده است و مطلب را نوعى اداء كرده است كه گويا تمام اين جريانات در همان شب اول هجرت اتفاق افتاده است. دليل دومى كه تصور كرده اند دلالت دارد بر اينكه على (عليه السلام) سرانجام كار را مى دانست، همان دستور رد امانات است كه حاكى از اين بود كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مى دانست او در اين خانه آسيبى نخواهد ديد. از اين جهت او را مأمور رد امانات نمود. ولى ما گمان مى كنيم كه هرگاه دنباله جريان بطور صريح گفته شود، شايد اين مشكل نيز از بين برود، و اين كه دنبالهء جريان مهاجرت.
دنبالهء جريان مهاجرت مراحل ابتدايى نجات پيامبر با نقشهء صحيح جامهء عمل به خود پوشيد. پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) در دل شب به " غار ثور " پناه برد و نقشه توطئه چينان را خنثى نمود. او كوچكترين اضطراب در خود احساس نمى كرد حتى همسفر خود را در لحظات حساس با جملهء " ولا تحزن ان الله معنا " (غم مخور خدا با ماست) تسلى مى داد. سه شبانه روز از عنايات خداوند بزرگ بهرهمند بودند. على و هند بن ابى هاله فرزند خديجه به نقل شيخ