كمك نمود ولى كسى چيزى به او نداد او دستش را به آسمان بلند نمود و گفت خدايا شاهد باش! در مسجد پيامبر (صلى الله عليه وآله) كسى به من چيزى نداد على بن ابى طالب (عليه السلام) در حال ركوع بود با انگشتش به سائل اشاره نمود تا انگشتر را از دست آن حضرت گرفت و رفت، پيامبر (صلى الله عليه وآله) كه جريان را مشاهده فرمود سرش را به جانب آسمان بلند نمود و عرض نمود خدايا! برادرم موسى به تو گفت: خدايا شرح صدرى به من عطا كن و كارهايم را آسان گردان و زبان گويائى به من بده تا سخنانم را بفهمند و برادرم را و زير و كمك من قرار ده پس وحى نازل گرديد كه ما بازوى تو را به واسطه برادرت محكم مى گردانيم و نفوذ و تسلطى به شما عطا خواهيم نمود. خدايا من هم پيامبر تو هستم شرح صدرى برايم عطا كن و كارهايم را آسان گردان، على را وزير و كمك و پشتيبانم قرار ده! " ابو ذر مى افزايد هنوز سخن پيامبر تمام نشده بود كه آيه فوق نازل شد. (1) اين حديث با اندك تفاوت در الدر المنثور ج 2 ص 293 نيز نقل شده است بحرانى در كتاب الدر المنثور غاية المرام ص 104، 24 حديث از كتابهاى عامه و 19 حديث از كتابهاى اماميه در شأن نزول آيه نقل كرده است.
2. آيه اكمال: (اليوم اكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتى، ورضيت لكم الأسلام دينا) (2) كفار امروز از برچيده شدن اسلام نا اميد شدند پس شما از آنان نهراسيد ولى از من بترسيد امروز دين شما را بر شما كامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را براى شما دين وآئين برگزيدم.
اين آيه دلالت دارد كه كفار انتظار روزى را مى كشيدند كه دستگاه اسلام برچيده شود ولى خداوند متعال با انجام امر ولايت و ابلاغ خلافت على (عليه السلام) كه ضامن بقاى اسلام و گسترش آن مى باشد آنان را مأيوس نمود.
از ديدگاه روايات و احاديث احاديث فراوانى در لزوم پيروى از سنت و سيره وجود دارد از بين احاديث غدير سفينه ثقلين، حديث طير، حديث دعوت، تنها به حديث سفينة وثقلين بسنده مى كنيم.