نيست زيرا در محيط آزاد و دور از غوغاى زندگى شهرى پرورش يافته بود و خانوادهاى كه در ميان آنها ديده به جهان گشود همگى عنصر شهامت و شجاعت بودند، ثروتى نيز مانند خديجه را در اختيار داشت و وسائل عيش و تفريح در آن محيط جهل و نادانى از هر جهت براى او آماده بود ولى بايد ديد او از اين امكانات مادى، چگونه استفاده نمود؟ آيا بساط عيش و عشرت پهن نمود، يا وسائل جذب و هدايت مردم را فراهم ساخت؟ تاريخ گواهى مى دهد كه او بسان مردان تجربه ديده و كارآمد زندگى مى كرد، هميشه از خوشگذرانى و بىخبرى گريزان بود، همواره آثار تفكر و تدبر در سيما و صورت او جلوه گر بود. براى دورى از فساد اجتماع، مدتها در دامنهء كوهها ميان غار، بساط زندگى را پهن مى نمود، و در آثار قدرت خدا به مطالعه مى پرداخت به يقين ازدواج با خديجه نيز بر اساس و فلسفه بوده است.
فرزندان او از خديجه خديجه براى همسر جوان خودش چند فرزند آورد، دو تاى آنها پسر بودند به نامهاى " قاسم " و " عبد الله " كه به ترتيب به آنها " طاهر " و " طيب " مى گفتند و اولى بزرگتر بود و كنيه ى ابوالقاسم و چهار تاى آنها دختر بودند به نامهاى " رقيه "، " ام كلثوم "، " زينب " و " فاطمه " مورخان مى نويسند بزرگترين دختر پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) به ترتيب " رقيه "، " زينب "، " ام كلثوم " و كوچك ترين آنان " فاطمه " بود. فرزندان ذكور او پيش از بعثت به درود حيات گفتند ولى دختران در دامان رسالت او بزرگ شدند. (1) خويشتن دارى محمد (صلى الله عليه وآله) در برابر حوادث و پيش آمدها زبانزد عموم بود. او در مرگ فرزندان خود گاهى تأثرات دل خود را به صورت قطرات اشك از گوشه چشمانش مى ريخت و اين مطلب در مرگ، ابراهيم كه مادر او (قبطيه) بود بيشتر روشن بود، دل مى سوخت ولى زبان به سپاسگزارى و حمد الهى مشغول بود. (2)