جوان رشيد قريش از آن دور وارد مسجد شد، همگى گفتند: اين همان محمد امين است و ما به حكميت او راضى هستيم او براى فصل خصومت دستور داد پارچه اى را آوردند و حجر اسود را با دست خود در ميان آن گذارد. سپس فرمود: هر يك از رؤساى چهارگانه ى مكه، گوشه ى آن را بگيرند. هنگامى كه حجر اسود را نزديك ركن بردند، امين قريش با دست مبارك خود، سنگ را در جاى خود نصب نمود " (1).
و به اين طريق به مشاجرات قريش كه نزديك بود فتنه اى را بر پا سازد و حوادث خونينى به بار آورد، خاتمه داد.
على (عليه السلام) تربيت يافته مكتب رسالت ابن اسحاق، ابن اثير و امين اسلام طبرسى روايت مى كنند كه يكى از نعمتهاى خداوند بر على بن ابيطالب آن بود كه قريش به خشكسالى و قحطى گرفتار شدند و ابوطالب هم مرد عائله مندى بود، پس محمد (صلى الله عليه وآله) به عموى خويش عباس كه از ثروتمندان بنى هاشم بود گفت: اى عباس برادرت ابوطالب عيالوار است و مردم به اين قحطى كه مى بينى گرفتارند. بيا تا نزد او برويم و از نظر مساعدت من يكى از فرزندان او را بگيرم و تو هم يكى ديگر را و آن دو را كفايت كنيم. عباس پذيرفت و هر دو، پيش ابوطالب رفتند و گفتند ما آمده ايم تا بعضى از فرزندان تو را تا موقعى كه مردم از اين قحطى در آيند، كفايت نماييم.
ابوطالب گفت: عقيل را براى من بگذاريد و اختيار ديگران با شماست. محمد (صلى الله عليه وآله)، على (عليه السلام) را برگرفت و همراه خود برد و عباس جعفر را. على پيوسته با محمد بود تا خدايش به نبوت برانگيخت، در اين هنگام او را پيروى كرد و به وى ايمان آورد.
جعفر همچنان با عباس ماند تا اسلام آورد و از او بى نياز گرديد. (2) على (عليه السلام) گويد: " و لقد كان يجاور في كل سنة بحراء، فأراه ولا يراه غيرى " او هر سال