پشم و كتان تشكيل مى شد، هر كس لباس او را مى خواست به او مى داد، رنگ سفيد را به رنگهاى ديگر، ترجيح مى داد و اجازه نمى داد كسى در سلام بر وى پيشى گيرد، او با همهء ديداركنندگان مصافحه مى كرد و در هيچ محفلى زانوى خود را از زانوى هم نشين خود جلوتر نمى برد. او جلوى مردم پاى خود را دراز نمى كرد و هرگز طورى نمى نشست كه جاى ديگران را تنگ سازد، هر كس به خانه اش مى رفت مورد احترام فراوان او قرار مى گرفت، هرگز نام كسى را به اهانت و تحقير ادا نمى نمود و وسط حرف كسى نمى دويد.
اگر به نماز ايستاده بود و حاجت مندى انتظار او را مى كشيد نماز را كوتاه مى نمود و حاجتش را برمىآورد. چنان مهربان و فروتن و مأنوس بود كه بارها خدمتگزاران دست به دست مباركش مى دادند و شانه به شانه اش راه مى رفتند و غمهاى زندگى خود را برايش تعريف مى كردند و از زبان مباركش دلجوئى مى شدند.
فنا در جمع در هيچ انجمنى براى خود صدر و ذيل و بالا و پائين مقرر نمى داشت. به هر جا كه خاك هم بود مى نشست و آن طور كه على (عليه السلام) مى گويد: " محمد (صلى الله عليه وآله) چنان در ميان قوم به سادگى و آزادگى مى نشست كه اگر ناشناسى از راه مى رسيد، نمى توانست او را به اعتبار جاى نشستن و طرز نشستن به شناسد و مجبود بود به پرسد كدام يك از شما محمد (صلى الله عليه وآله) است؟ " اثر وضعى اخلاق پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) اخلاق عالى پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) امواج انقلاب مقدس اسلام را نخست در جامعه عرب، و سپس در جهان پديد مى آورد و در سايه رستاخيز عظيم معنوى پراكندگى به يگانگى، بىپروايى به عفت و پاكدامنى، بيكارگى به كار و كوشش، خودخواهى به نوع دوستى، غرور و تكبر به تواضع و مهربانى تبديل گرديد.
دنيا او را نفريفت و گرفتار تجمل و فريفته ظاهر فريباى خود نساخت بلكه او با