مى رساند كه پيامبر اسلام در امور اجتماعى و نظامى به مشورت و رعايت افكار عمومى فوق العاده احترام و عنايت داشت.
پس از جنگ بدر بسيارى از مورخين عقيده دارند كه جنگهاى تن به تن و بسيج عمومى در غزوهء بدر تا ظهر ادامه داشت و آتش جنگ با فرار سپاه قريش و اسير گشتن عده اى از آنها هنگام ظهر خاموش گرديد و پيامبر اسلام پس از دفن شهداء نماز عصر را در آنجا گزارد و پيش از غروب آفتاب از بيابان بدر بيرون آمد و غنائم جنگى را پس از عبور از تنگهء صفرا در بين راه به طور مساوى در ميان سربازان اسلام تقسيم كرد و براى كسانى از مسلمانان كه كشته شده بودند سهمى جدا كرد و به بازماندگان آنان پرداخت.
اين عمل رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مورد نارضائى برخى از افراد پرتوقع گرديد. سعد بن ابى وقاص به پيامبر گفت: " آيا مرا كه از اشراف بنى زهره هستم با اين آبكشهاى باغات يثرب يكسان مى بينيد؟ " (1) پيامبر اسلام از شنيدن اين سخن سخت آزرده گرديد و فرمود:
" هدف من از اين جنگ، جمايت بيچارگان در برابر زورمندان مى باشد و من براى اين برانگيخته شده ام كه تمام تبعيضات وامتيازات موهوم را ريشه كن سازم و تساوى حقوق را در ميان مردم جايگزين سازم، به تصريح آيهء خمس يك پنجم غنيمت متعلق به خدا و رسول خدا و خويشان، يتيمان، بينوايان و مسافران وامانده از اهل بيت است ولى پيامبر اسلام براى نبرد خمس را نيز ميان ارتشيان اسلام تقسيم نمود شايد آيه خمس تا آن روز نازل نشده بود و يا پيامبر روى اختياراتى كه دارد براى ايجاد آسايش بيشتر براى رزمندگان از برداشت خمس صرف نظر كرده باشد در هر صورت، سعد بن ابى وقاص با شنيدن سخن رسول خدا ساكت گرديد و به تقسيم رسول خدا (صلى الله عليه وآله) تن داد. جنگ بدر بيش از 70 كشته و هفتاد اسير از مشركان را فراهم ساخت و غنائم بسيارى بدست مسلمانان افتاد وبيش از هر دستاورد ديگر، موقعيت روحى مسلمانان را مستحكم تر