2. در خطبه ى " قاصعه " منزلت و تقرب خود را با پيامبر چنين تشريح مى كند: " شما قدر و منزلت مرا از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) به سبب خويشى نزديك و مقام بلند و احترامى كه پيش آن حضرت داشتم مى دانيد. پيامبر در زمان كودكى مرا در كنار خود پرورش مى داد و به سينه اش مىجسبانيد در بسترش در آغوش مى داشت و بوى خوش او را استشمام مى كردم و... و من پى او مى رفتم مانند رفتن بچه شتر پى مادرش، و هر روزى از فضائل اخلاقى خود، نشانه اى را مىافراشت (آشكار مى نمود) و پيروى از آن را به من امر مى فرمود و در هر سال در حراء (پيش از رسالتش) اقامت مى نمود، من او را مى ديدم و غير از من كسى او را نمى ديد. در آن زمان اسلام در خانه اى نيامده بود مگر خانه رسول خدا وخديجه و من سوم ايشان بودم، نور وحى و رسالت را مى ديدم و بوى نبوت را استشمام مى كردم ". (1) نخستين زن مسلمان پس از على (عليه السلام) خديجه نخستين زنى است كه به رسالت محمد (صلى الله عليه وآله) ايمان آورد و به او گرويد، او در ايمان خود پايدار، و در همسرى مهربان، و در پيروى وفادار و با اخلاص بود و در پيش آمدها به پيامبر اسلام دلدارى مى داد، از اين رو شگفت و تعجبى نيست كه پيامبر اسلام پس از سالها از درگذشت او باز چون به ياد او مى افتاد اندوهناك مى گشت و مهر و محبتهاى او را يادآورى مى كرد و بر زبان مى راند.
او از حمايت پيامبر اسلام و آيين او با مال و جان دريغ نورزيد و به حدى در اين راه پيش رفت كه عده اى وجود او را يكى از استوانههاى مهم گسترش اسلام قلمداد نمودند و شخص رسول الله (صلى الله عليه وآله) بارها به اين معنى تصريح داشته اند و مى فرمودند: " به خدا قسم پروردگار عالم بهتر از خديجه را به من نصيب نفرمود، در آن هنگامى كه همه به من كفر مى ورزيدند او به من ايمان آورد، و در آن دمى كه همه مرا تكذيب مى كردند او مرا تصديق نمود، آنگاه كه مردم مرا از مال خود محروم مى ساختند، او با دارايى و امكانات مالى خود