مسلمانان وظيفه دارند در اوقات نماز متوجه مسجدالحرام گردند.
داستان تغيير قبله اين چنين بود تعليمات پيامبر اسلام و رفتار و اخلاق الهى او در روح پيروان او نفوذ عميقى داشت از اين رو هر روز بر تعداد علاقمندان و مسلمانان افزوده مى شد، يهوديان كه در آغاز فكر مى كردند مى توانند او را به دين خود ملحق سازند، اكنون مى ديدند برخى از پيروان يهود هم به پيروى پيامبر اسلام درآمده اند، شروع به توطئه و نقشه كشى نمودند و سخنان ناروا دربارهء او انتشار دادند. انكار نبوت و حيله گرى را نسبت به او آغاز كردند و از راههاى گوناگونى شروع به تضعيف مسلمانان نمودند از جمله مسئلهء نمازگذاردن به سوى بيت المقدس را پيش كشيدند و گفتند محمد مدعى است كه او داراى آئين مستقلى است وآئين و شريعت او ناسخ آئينهاى گذشته مى باشد در صورتى كه او هنوز قبلهء مستقلى ندارد و بر قبله جامعه يهود نماز مى گذارد. شنيدن اين خبر براى پيامبر ناگوار بود. در نيمه شبها به آسمان نگاه مى كرد و در انتظار وحى بود كه دستورى در اين باره نازل گردد.
قرآن مى گويد: نگاههاى معنى دار تو را به آسمان مى بينيم تو را به سوى قبله اى كه رضايت تو را جلب مى كند مى گردانيم (1). از آيات ديگر استفاده مى شود كه تبديل قبله علاوه بر اعتراض يهود جنبهء امتحانى نيز داشته است و مقصود اين بود كه مؤمن حقيقى و واقعى از مدعيان دروغين آن تميز و تشخيص داده شود (2).
پيامبر اسلام دو ركعت از نماز ظهر را خوانده بود كه امين وحى فرود آمد و پيامبر را مأمور كرد كه به سوى مسجدالحرام متوجه گردد و پيامبر اسلام در حال نماز به طرف مسجد الحرام متمايل گرديد (3). و متعاقب تغيير قبله از طرف خداوند زنان و مردانى كه در مسجد بودند از او پيروى كردند و به سوى كعبه نماز گزاردند و از آن روز ديگر كعبه قبله مسلمانان گرديد، طبق پاره اى از تواريخ اين عمل در هفدهمين ماه هجرت به مدينه