از بنى جمح: امية بن خلف در اين شورا حضور داشتند. (1) اطلاع رسول خدا (صلى الله عليه وآله) ابن اسحاق مى گويد: دربارهء همين انجمن و تصميم نهايى قريش اين آيه نازل شد:
" واذ يمكر بك الذين كفروا ليثبتوك او يقتلوك، او يخرجوك ويمكرون ويمكر الله والله خير الماكرين... ". (2) (هنگامى كه كافران از روى مكر و نيرنگ درباره تو نظر مى دادند تا تو را در بند كنند يا تو را بكشند يا تو را بيرون كنند، آنان مكر و نقشه مى كشند و خداوند نيز نقشه و مكر مى كشد و او بهترين مكركنندگان است...) همچنين خداوند در آيه زير حكايت مى كند: " ام يقولوان شاعر نتربص به ريب المنون قل تربصوا فانى معكم من المتربصين " (3) يا آنكه مى گويد: شاعرى است كه مرگ وى را انتظار مىكشيم، بگو منتظر باشيد، من هم با شما از انتظار برندگانيم.
دستور هجرت رجال قريش با تصميم قاطع، بر كشتن رسول خدا (صلى الله عليه وآله) پراكنده شدند و از طرفى جبرئيل فرود آمد و گفت: امشب در بسترى كه شبهاى گذشته مى خوابيدى، مخواب.
قريش بر حسب تصميم و تبانى قبلى، از اول شب خانه رسول خدا را محاصره كردند و انتظار مى بردند تا هرگاه به خواب رود، بر وى حمله برند. رسول خدا هم بر حسب وحى پروردگار و دستورى كه براى هجرت رسيده بود، على (عليه السلام) را فرمود تا در بستر وى بخوابد و روپوش وى را بر خود بپوشاند و سپس در مكه بماند و امانتهاى مردم را كه نزد رسول خدا (صلى الله عليه وآله) بود به آنان برساند و سپس در يثرب به او بپيوندد و هنگامى كه قريش بر در خانه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فراهم شده بودند، ابوجهل بن هشام از روى مسخرگى گفت: محمد گمان مى برد كه اگر شما از وى پيروى كنيد، پادشاهان عرب و عجم خواهيد بود و پس از مردن