كمرش در زير خشتهاى بسيارى كه بر پشتش نهاده بودند خم شده بود. داد زد: " اى رسول خدا! مرا كشتند. خودشان اين همه بارى كه بر پشتم گذاشته اند نمى كشند ".
پيغمبر پيش رفت در حالى كه موهاى مجعدش را مىتكاند گفت: " اى پسر سميه!
اينها نيستند كه تو را مى كشند، تو را آن دسته ستمكار خواهند كشت. عمار آرام شد سر به زير انداخت، لحظه اى انديشيد و كم كم لبخند رضايت بر لبش نشست در هنگام كه همگى مشغول فعاليت ساختمانى بودند، على (عليه السلام) رجز مى خواند.
لا يستوى من يعمر المساجد يدأب فيه قائما وقاعدا * و من يرى عن الغبار حائدا كسى كه در حال تعمير مسجدى است و ايستاده و نشسته مشغول فعاليت است، با آن كس كه غبار خود را پاك مى كند، برابر نيستند. عمار آن را از زبان على (عليه السلام) گرفت و با آن كلمات مرتب زمزمه مى كرد. چون ساختمان مسجد تمام شد، ساختمان خانهء پيغمبر آغاز شد، به دستور وى خانهء او را در كنار مسجد بنا كردند. بگونه اى كه گويى جزء مسجد است. يعنى كه پيشواى اين رژيم در خانهء مردم يا خانهء خدا، نشيمن دارد. دستور داد درهاى خانه را از درون مسجد باز كردند، ديوارها را از گل و كاه و سنگ و غالبا از شاخههاى درخت خرما گل اندود مى كردند بالا آوردند و سقفها را با شاخهء خرما پوشاندند.
بدين ترتيب نخستين مركز عبادت وسياست مدينه پى ريزى شد.
هجرت مبدأ تاريخ اسلام سرآغاز تاريخ مسلمانان از هجرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) و مسلمانان صدر اسلام، آغاز و سرچشمه مى گيرد و هجرت يكى از حوادث بزرگ تاريخ رسالت به شمار مى آيد زيرا به بركت هجرت بود كه اسلام و ايمان در روى زمين مستقر گرديد و پيروزى بزرگ، نصيب مسلمانان گشت و حكومت مستقلى در مدينه تشكيل يافت و مسلمانان از دربدرى نجات يافتند و در نقطهء مركزى اسلام را تشكيل دادند و از ديگر مبادى تاريخى كه از روى ناچارى به آنها تمسك مى جستند مانند: عام الفيل، عام البعاث يا ميلاد مسيح و ديگر