نمود و اعتماد آنان را به فرمان خدا و رهبرىهاى رسول خدا چند برابر نمود و ايجاد روحيه بيش از هر موقعيت ديگر بود.
مى نويسند وقتى خبر پيروزى مسلمانان به مكه رسيد ابولهب از غصه و ناراحتى مرد (1). پس از جنگ بدر و انتشار خبر آن در مكه از سوى ابوسفيان گريه بر كشتهها ممنوع اعلام گرديد تا حس انتقام آنان تشديد پيدا كند و از سوى ديگر اسيران كه وارد مكه گرديدند مقرر گرديد اسيران با سواد به تعليم و آموزش كتابت به فرزندان مسلمانان و افراد حرفه اى به تعليم حرفه و صنعت به مسلمانان بپردازند و به آن طريق آزادى خود را تأمين نمايند و هر اسيرى با آموزش ده نفر از فرزندان مسلمانان مى توانستند آزادى خود را بدست آورند و افراد بى سواد مى توانستند با پرداخت " فديه " آزادى خود را بدست آورند.
" سهيل بن عمرو " كه شعرسرا وهجاپرداز بود، يكى از ياران رسول خدا (صلى الله عليه وآله) اجازه خواست كه دندانهاى او را بكشد تا از سرودن شعر بر ضد اسلام و پيامبر او باز ايستد.
رسول خدا اجازه ندادند و فرمودند اين كار " مثله " است و مثله كردن در اسلام روا و جائز نيست.
جنگ بنى قنيقاع در حدود سه ماه و نيم بعد از جنگ بدر يعنى در نيمهء شوال سال دوم هجرى، نخستين برخورد با يهود پيش آمد يكى از طوائف يهود به نام بنى قنيقاع كه با مسلمانان قرارداد عدم تعرض داشتند و پيمان داشتند كه دشمنان اسلام را يارى نكنند.
در اثر تبليغات سردى كه هميشه داشتند و در پى اهانتى كه يكى از افراد آن قبيله نسبت به يك زن مسلمان در مغازه يك يهودى روا داشت مورد اعتراض رسول خدا قرار گرفتند ولى آنان بجاى قبول حقيقت و عذرخواهى با بنيانگذار شريعت اسلام به درشتى رفتار نمودند و گفتند خيال كرديد كه ما ضعيف و ناتوان هستيم و به سان قريش به رموز