موسوعهء اعيان الشيعه، ترجمه و در اين بخش مورد استفاده و استناد قرار مى دهيم، تا حدودى بر غنا و ثروت منابع فارسى خود افزوده باشيم ايشان مى فرمايند:
" بسيار شائق بودم كه فرصتى رخ مى داد تا در مورد نقش هر كدام از پيشوايان معصوم (عليه السلام) تجزيه و تحليل و بررسى تفصيلى مى داشتم يا حداقل در برانگيختن افكار دانشمندان خطوطى را ترسيم مى نمودم يا برخى از آثار عمومى و خدمات كلى ائمه را در اختيار جويندگان و شيفتگان آن خاندان قرار مى دادم ولى تاكنون چنين فرصتى پيش نيامده است و در اين فرصت كوتاه كه دست داده است تنها مى توان به ترسيم كلى و نشان دادن برخى از نشانههاى عمومى از زندگى ائمه اطهار (عليه السلام) پرداخت.
هنگامى به زندگى ائمه خواه به صورت فردى يا به صورت جمعى مى نگريم در آن نگرش كلى و عمومى در بادى امر اختلاف در احوال، وتباين در رفتار و تناقض در ادوارى كه زندگى كرده اند مشاهده مى گردد.
مثلا امام حسن (عليه السلام) با معاويه صلح مى كند در حالى كه امام حسين (عليه السلام) با يزيد مىجنگد تا كشته مى شود زندگى امام سجاد (عليه السلام) مشحون از دعا و نياز است در صورتى كه زندگى امام باقر (عليه السلام) پر از حديث وفقه و آموزشى و تعليم است.
اما بر اساس تجزيهء جزء و جزء كه بنگريم مى توانيم خصلتهاى عمومى و نقش مشتركى را در تمام ائمه پيدا نمائيم كه تمام اين تناقضها و مباينتها از ميان رخت بر مى بندد و مىبينيم هر كدام در جلوههاى مختلفى از يك حقيقت و واقعيت واحد مى گردند و تنها اختلاف در تعبير بر حسب اختلاف ظروف و شرايط زمان و مكان باقى مى ماند. شرايط و ظروفى كه هر كدام از ائمه در آن قرار داشتند و مسائل اسلامى و شيعى كه در آن ظروف، بر هر كدام از ائمه بالخصوص مطرح بود و بر ديگران مطرح نبود بررسى بر اساس نظريه كلى، نتايج پربارتر از بررسى جزئى را دارد چون در آن فرض، روابط اعمال و كردارهاى آنان را در مى يابيم مثلا:
11. در مقام استشهاد:
ما در زندگى على ابن ابيطالب (عليه السلام) مى خوانيم كه اصحاب را در مورد خلافت خويش گرد آورد و از آنان در مورد نصوص امامت خود، شهادت طلبيد و تعداد كثيرى از آنان در