اين طرز جانبدارى، به اندازه اى ارزش داشت كه خداوند جهان در قرآن آن را جانبازى به منظور بدست آوردن رضايت الهى ناميده است، و اين آيهء شريفه به نقل بسيارى از مفسرين در اين مورد نازل گرديده است: " و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضاة الله والله رؤوف بالعباد " (1) برخى از مردم هستند كه با خدا معامله نموده و جان خود را براى رضايت خدا از دست مى دهند. خدا به بندگان خود مهربان است.
فضيلت و اهميت اين عمل باعث شده است كه دانشمندان بزرگ اسلام، آن را يكى از بزرگترين فضايل اميرمؤمنان (عليه السلام) به شمار آورند و او را مرد جانباز و فداكار معرفى كنند و در تفسير و تاريخ، هر موقع رشتهء سخن به اينجا كشيده شده، نزول آيهء ياد شده را دربارهء او مسلم گرفته اند.
دانشمند بزرگ شيعه، محمد بن حسن طوسى، (متوفاى 460) در كتاب " امالى " خود، جريان هجرت را به طور گسترده تر نقل فرموده و جملهء مزبور را با مختصر تغييرى آورده، ولى صورت جريان با آنچه در كتب اهل تسنن است، فرق دارد، زيرا او صريحا نقل مى كند كه پس از سپرى شدن هجرت على، همراه " هند بن ابى هاله " فرزند خديجه (از همسر قبلى) در نيمههاى شب بعد شرفياب محضر رسول خدا شدند، در يكى از آن شبها پيامبر به على (عليه السلام) فرمود: " انهم لن يصلوا من الآن اليك، يا على بامر تكرهه " (2) (از الان، آنان نمى توانند چيز نامطلوبى به تو برسانند). اين جمله چنان كه ملاحظه مى فرمائيد، تقريبا همان جمله اى است كه ابن هشام و طبرى وابن اثير نقل كرده اند، ولى بنا به نقل مرحوم شيخ طوسى، رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) چنين اطمينان خاطر را در شب دوم يا سوم به او داده است، نه شب اول. گذشته از همه اينها، كلام خود على (عليه السلام) بهترين گواه ما است.
خود او آشكارا اين عمل را يك نوع فداكارى در مسير حقيقت شمرده است، چنان كه در اشعارى كه از او نقل شده و ما ترجمهء آن را در اينجا مى آوريم، منعكس است: " من با