كه در اثر ايستادن طولانى در عبادت، پاهاى مباركش متورم شده بود.
او از نگاه به آسمان و زمين و خورشيد و همهء ذرات جهان، عبرت مى گرفت و از اين راه بيشتر به عظمت آفرينندهء آنها توجه مى نمود.
پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) در تمام صفات خوب، نمونه بود و شيوه و اخلاق پاك او را نمى توان در ضمن يك فصل كوتاهى به آخر رسانيد، تنها هدف ما اين است كه خطوط اصلى سيماى نورانى او در اينجا ترسيم گردد تا مسلمانان كه خود را پيرو اسلام مى دانند كردار و رفتار آن حضرت را سرمشق قرار دهند و برنامهء زندگى و اخلاق صحيح را از او بياموزند.
روش پيامبر در تبليغ اسلام پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) هرگز در راه دعوت و پيشرفت آئين اسلام، اجازه نمى داد از دروغ و تزوير و راههاى باطل استفاده شود با آنكه شرايطى پيش مى آمد كه اگر زمامداران معمولى به جاى او بودند از اين گونه راهها استفاده مى كردند. هنگامى كه پيامبر در مكه اقامت داشت و دعوت خود را به قبايل عرب، عرضه مى كرد، قبيله " بنى عامر بن صعصعه " را دعوت كرد. مردى از آنان به نام " بحيرة بن فراس " گفت:
اگر ما تو را در اين امر پيروى كرديم و آنگاه به يارى خدا پيروز شدى، مى شود كه پس از تو اين كار به دست ما باشد؟ رسول خدا گفت:
اختيار اين امر به دست خداست و آن را در هر كجا بخواهد قرار مى دهد، بحيره گفت:
پس ما در مقابل عرب جان نثار تو باشيم و آنگاه كه خدا پيروزيت داد، كار به دست ديگران بيافتد؟ ما را نيازى به پذيرش اين دعوت نيست! پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) ناراحت نشد چون خلاف واقعى مرتكب نشده بود.
ايستادگى در راه مكتب مقاومت و پايدارى در برابر آرمانهاى مكتب يكى از اصول اساسى زندگى پيغمبر خدا بود او هرگز و تحت هيچ شرايطى حاضر به معامله بر سر اصول نبود آن چنان كه در مورد شكستن بتهاى ثقيف با همه اسرارى كه اولياى بت داشتند پيغمبر خدا زير بار نرفت.