(مسأله 1009) اگر يكى از كلمات حمد يا سوره را نداند، يا عمدا آن را نگويد يا بجاى حرفى حرف ديگر بگويد، مثلا بجاى (ض) (ظ) بگويد يا جائى كه بايد بدون زير و زبر خوانده شود، زير و زبر بدهد، يا تشديد را نگويد نماز او باطل است.
(مسأله 1010) اگر انسان كلمهاى را ياد گرفته صحيح بداند و در نماز همان طور بخواند، و بعد بفهمد غلط خوانده لازم نيست دوباره نماز را بخواند.
(مسأله 1011) اگر زير و زبر كلمهاى را نداند، يا نداند مثلا كلمهاى به (س) است يا به (ص) بايد ياد بگيرد، و چنانچه دو جور يا بيشتر بخواند مثل آن كه در ((اهدنا الصراط المستقيم)) صراط را يك مرتبه با سين و يك مرتبه با صاد بخواند، نمازش باطل است. ولى اگر آن كلمهاى را كه دو جور خوانده از اذكار باشد، و غلط خواندنش از ذكر بودن خارجش نكند نمازش صحيح است.
(مسأله 1012) اگر در كلمهاى واو باشد و حرف قبل از واو در آن كلمه پيش داشته باشد، و حرف بعد از واو در آن كلمه همزه باشد، مثل كلمه ((سوء)) بايد آن واو را مد بدهد يعنى آن را بكشد، و هم چنين اگر در كلمهاى ((الف)) باشد و حرف قبل از الف در آن كلمه زبر داشته باشد و حرف بعد از الف در آن كلمه همزه باشد مثل ((جاء)) بايد الف آن را بكشد، و نيز اگر در كلمهاى ((ى)) باشد و حرف پيش از ((ى)) در آن كلمه زير داشته باشد و حرف بعد از ((ى)) در آن كلمه همزه باشد مثل ((جئ))، بايد ((ى)) را با مد بخواند و اگر بعد از اين حروف ((واو و الف و يا)) بجاى همزه حرفى باشد كه ساكن است يعنى زير و زبر و پيش ندارد باز هم بايد اين سه حرف را با مد بخواند، مثلا در ولا الضالين كه بعد از الف، حرف لام ساكن است، بايد الف آن را با مد بخواند، و چنانچه به دستورى كه گفته شد رفتار نكند، احتياط واجب آنست كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند.
(مسأله 1013) احتياط مستحب آنست كه در نماز، وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد، و معناى وقف به حركت آنست كه زير يا زبر يا پيش آخر