تصرف كنند تصرف آنها اشكال ندارد.
(مسأله 2102) معامله چيزى كه وقف شده باطل است، ولى اگر به طورى خراب شود يا در معرض خرابى باشد كه نتوانند استفادهاى را كه مال براى آن وقف شده از آن ببرند مثلا حصير مسجد بطورى پاره شود كه نتواند روى آن نماز بخوانند، فروش آن اشكال ندارد، و در صورتى كه ممكن باشد، بايد پول آن را در همان مسجد به مصرفى برسانند كه به مقصود وقف كننده نزديكتر باشد.
(مسأله 2103) هر گاه بين كسانى كه مال را براى آنان وقف كردهاند به طورى اختلاف پيدا شود كه اگر مال وقف را نفروشند، گمان آن برود كه مال يا جانى تلف شود، مىتوانند آن مال را بفروشند و به مصرفى كه به مقصود وقف كننده نزديكتر است برسانند. و همچنين است اگر واقف شرط كند كه اگر صلاح در فروش وقف باشد بفروشند.
(مسأله 2104) خريد و فروش ملكى كه آن را به ديگرى اجاره دادهاند اشكال ندارد، ولى استفاده آن ملك در مدت اجاره مال مستأجر است. و اگر خريدار نداند كه آن ملك را اجاره دادهاند، يا به گمان اين كه مدت اجاره كم است ملك را خريده باشد، پس از اطلاع به كيفيت مىتواند معامله خودش را به هم بزند.
صيغه خريد و فروش (مسأله 2105) در خريد و فروش لازم نيست صيغه عربى بخوانند، مثلا اگر فروشنده به فارسى بگويد اين مال را در عوض اين پول فروختم و مشترى بگويد قبول كردم معامله صحيح است ولى خريدار و فروشنده بايد قصد انشاء داشته باشند، يعنى به گفتن اين دو جمله مقصودشان خريد و فروش باشد.
(مسأله 2106) اگر در موقع معامله صيغه نخوانند، ولى فروشنده در مقابل مالى كه از خريدار مىگيرد، مال خود را ملك او كند معامله صحيح است و هر دو مالك مىشوند.