6 - غنيمت (مسأله 1837) اگر مسلمانان به امر امام عليه السلام با كفار جنگ كنند و چيزهائى در جنگ بدست آورند، به آنها غنيمت گفته مىشود، و مخارجى را كه براى غنيمت كردهاند، مانند مخارج نگهدارى و حمل و نقل آن و نيز مقدارى را كه امام عليه السلام صلاح مىداند به مصرفى برساند، و چيزهائى كه مخصوص به امام است بايد از غنيمت كنار بگذارند و خمس بقيه آن را بدهند، و آنچه در زمان غيبت امام عليه السلام در جنگ از كفار گرفته مىشود بنابر احتياط نيز حكم غنيمت را دارد.
7 - زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد (مسأله 1838) اگر كافر ذمى زمينى را از مسلمان بخرد، بايد خمس آن را از همان زمين يا از مال ديگرش بدهد. و نيز اگر خانه و دكان و مانند اينها را از مسلمان بخرد، بايد خمس زمين آن را بدهد و در دادن اين خمس قصد قربت لازم نيست بلكه حاكم شرع هم كه خمس را از او مىگيرد، لازم نيست قصد قربت نمايد.
(مسأله 1839) اگر كافر ذمى زمينى را كه از مسلمان خريده به مسلمان ديگرى بفروشد، خمس از كافر ساقط نمىشود ولى بر مسلمان لازم نيست خمس آن را بدهد و همچنين است اگر بميرد و مسلمانى آن زمين را از او ارث ببرد و بنابر احتياط مستحب در هر دو صورت در فرضى كه خود كافر يا كس ديگر از قبلش خمس نداده باشد مسلمان خمس آن زمين را بدهد.
(مسأله 1840) اگر كافر ذمى موقع خريدن زمين شرط كند كه خمس ندهد يا شرط كند كه خمس بر فروشنده باشد، شرط او صحيح نيست و بايد خمس را بدهد ولى اگر شرط كند كه فروشنده مقدار خمس را از طرف او به صاحبان خمس بدهد بر فروشنده لازم است كه عمل به شرط نمايد.