غائط خوددارى كند، چنانچه ممكن باشد بايد به مقدار نماز از رسيدن غائط به جاهاى ديگر جلوگيرى نمايد. و احتياط واجب آنست كه اگر مشقت ندارد، براى هر نماز مخرج غائط را آب بكشد.
(مسأله 319) كسى كه نمىتواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند، در صورتى كه ممكن باشد به مقدار نماز از خارج شدن بول و غائط جلوگيرى نمايد بهتر آنست كه جلوگيرى نمايد، اگر چه خرج داشته باشد، بلكه اگر مرض او به آسانى معالجه شود، بهتر آنست كه خود را معالجه نمايد.
(مسأله 320) كسى كه نمىتواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند، بعد از آن كه مرض او خوب شد، لازم نيست نمازهائى را كه در وقت مرض مطابق وظيفهاش خوانده قضا نمايد. ولى اگر در بين وقت نماز مرض او خوب شود، بايد نمازى را كه در آن وقت خوانده دوباره بخواند.
(مسأله 321) اگر كسى مرضى دارد كه نمىتواند از خارج شدن باد جلوگيرى كند، بايد بوظيفه كسانى كه نمىتوانند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كنند عمل نمايد.
چيزهائى كه بايد براى آنها وضو گرفت (مسأله 322) براى شش چيز وضو گرفتن واجب است: ((اول)) براى نمازهاى واجب غير از نماز ميت. و در نمازهاى مستحب وضو شرط صحت است.
((دوم)) براى سجده و تشهد فراموش شده، اگر بين آنها و نماز حدثى از او سر زده مثلا بول كرده باشد، ولى براى سجده سهو واجب نيست وضو بگيرد. ((سوم)) براى طواف واجب خانه كعبه.
((چهارم)) اگر نذر يا عهد كرده يا قسم خورده باشد كه وضو بگيرد. ((پنجم)) اگر نذر كرده باشد كه جائى از بدن خود را به خط قرآن برساند.
((ششم)) براى آب كشيدن قرآنى كه نجس شده، يا براى بيرون آوردن آن از مستراح و مانند آن، در صورتى كه مجبور باشد دست يا جاى ديگر بدن خود را به خط قرآن برساند، ولى چنانچه معطل شدن به مقدار وضو بىاحترامى به قرآن باشد، بايد بدون اين كه وضو بگيرد، قرآن را از مستراح و مانند آن بيرون آورد، يا اگر نجس شده آب بكشد.