برسد.
(چهارم) در اول غذا بسم الله بگويد، ولى اگر سر يك سفره چند جور غذا باشد در وقت خوردن هر كدام آنها گفتن بسم الله مستحب است.
(پنجم) با دست راست غذا بخورد. (ششم) با سه انگشت يا بيشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد. (هفتم) اگر چند نفر سر يك سفره نشستهاند هر كسى از غذاى جلوى خودش بخورد. (هشتم) لقمه را كوچك بردارد. (نهم) سر سفره زياد بنشيند و غذا خوردن را طول بدهد. (دهم) غذا را خوب بجود. (يازدهم) بعد از غذا خداوند عالم را حمد كند. (دوازدهم) انگشتها را بليسد. (سيزدهم) بعد از غذا خلال نمايد ولى با چوب ريحان و نى و برگ درخت خرما خلال نكند. (چهاردهم) آنچه بيرون سفره مىريزد جمع كند و بخورد. ولى اگر در بيابان غذا بخورد، مستحب است آنچه مىريزد براى پرندگان و حيوانات بگذارد. (پانزدهم) در اول روز و اول شب غذا بخورد و در بين روز و در بين شب غذا نخورد. (شانزدهم) بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پاى راست را روى پاى چپ بيندازد. (هفدهم) در اول غذا و آخر آن نمك بخورد (هيجدهم) ميوه را پيش از خوردن با آب بشويد.
چيزهائى كه در غذا خوردن مذموم است (مسأله 2646) چند چيز در غذا خوردن مذموم است:
(اول) در حال سيرى غذا خوردن. (دوم) پر خوردن و در خبر است كه خداوند عالم بيشتر از هر چيز از شكم پر بدش مىآيد. (سوم) نگاه كردن به صورت ديگران در موقع غذا خوردن. (چهارم) خوردن غذاى گرم. (پنجم) فوت كردن چيزى كه مىخورد يا مىآشامد. (ششم) بعد از گذاشتن نان در سفره، منتظر چيز ديگر شدن. (هفتم) پاره كردن نان با كارد. (هشتم) گذاشتن نان زير ظرف غذا. (نهم) پاك كردن گوشتى كه به استخوان چسبيده به طورى كه چيزى در آن نماند. (دهم) پوست كندن ميوه.
(يازدهم) دور انداختن ميوه پيش از آن كه