(مسأله 298) اگر در صورت و دستها و جلوى سر و روى پاها بواسطه سوختن يا چيز ديگر برآمدگى پيدا شود، شستن و مسح روى آن كافيست و چنانچه سوراخ شود، رساندن آب به زير پوست لازم نيست، بلكه اگر پوست يك قسمت آن كنده شود، لازم نيست آب را به زير قسمتى كه كنده نشده برساند، ولى چنانچه پوستى كه كنده شده گاهى به بدن مىچسبد و گاهى بلند مىشود، بايد آن را قطع كند يا آب را به زير آن برساند.
(مسأله 299) اگر انسان شك كند كه به اعضاى وضوى او چيزى چسبيده يا نه، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، مثل آن كه بعد از گل كارى شك كند گل بدست او چسبيده يا نه، بايد وارسى كند، يا بقدرى دست بمالد كه اطمينان پيدا كند كه اگر بوده بر طرف شده، يا آب به زير آن رسيده است.
(مسأله 300) اگر جائى را كه بايد شست يا مسح كردن چرك باشد، ولى چرك آن مانع از رسيدن آب به بدن نباشد اشكال ندارد، و همچنين است اگر بعد از گچكارى و مانند آن چيز سفيدى كه جلوگيرى از رسيدن آب به پوست نمىنمايد بر دست بماند، ولى اگر شك كند كه با بودن آنها آب به بدن مىرسد يا نه، بايد آنها را بر طرف كند.
(مسأله 301) اگر پيش از وضو بداند كه در بعضى از اعضاء وضو مانعى از رسيدن آب هست، و بعد از وضو شك كند كه در موقع وضو آب را به آنجا رسانده يا نه چنانچه احتمال بدهد كه در حال وضو ملتفت بوده، وضوى او صحيح است.
(مسأله 302) اگر در بعضى از اعضاء وضو مانع باشد كه گاهى آب به خودى خود زير آن مىرسد، و گاهى نمىرسد، و انسان بعد از وضو شك كند كه آب زير آن رسيده يا نه، چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسيدن آب به زير آن نبوده، احتياط واجب آن است كه دوباره وضو بگيرد.
(مسأله 303) اگر بعد وضو چيزى كه مانع از رسيدن آب است در اعضاء وضو ببيند، و نداند موقع وضو بوده يا بعد پيدا شده، وضوى او صحيح است، ولى اگر بداند كه در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده، احتياط واجب آن است كه دوباره وضو بگيرد.
(مسأله 304) اگر بعد از وضو شك كند چيزى كه مانع رسيدن آبست در