ندارد، بايد آب را به روى زخم از بالا به پائين برساند، و اگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشته شده نجس است، چنانچه آب كشيدن آن و رساندن آب به روى زخم ممكن باشد، بايد آن را آب بكشد، و موقع وضو آب را به زخم برساند، و در صورتى كه آب براى زخم ضرر ندارد، ولى رساندن آب به روى زخم ممكن نيست، يا زخم نجس است و نمىشود آن را آب كشيد، بايد تيمم بنمايد.
(مسأله 336) اگر جبيره تمام صورت يا تمام يكى از دستها يا تمام هر دو دست را گرفته باشد بنابر احتياط بايد تيمم نمايد و وضوى جبيرهاى نيز بگيرد و اگر تمام سر يا پاها مجبور باشد بايد تيمم نمايد.
(مسأله 337) لازم نيست جبيره از جنس چيزهائى باشد كه نماز در او جائز است، بلكه اگر از حرير يا از اجزاء حيوانى كه خوردن گوشت آن جائز نيست بوده باشد مسح بر آن نيز جائز است.
(مسأله 338) كسى كه در كف دست و انگشتها جبيره دارد، و در موقع وضو دست تر روى آن كشيده است، سر و پا را با همان رطوبت مسح كند.
(مسأله 339) اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته، ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا باز است، بايد جاهائى كه باز است روى پا را و جائى كه جبيره است روى جبيره را مسح كند.
(مسأله 340) اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد، و اگر جبيرهها در سر يا روى پاها باشد، بايد بين آنها را مسح كند، و در جاهائى كه جبيره است بايد بدستور جبيره عمل نمايد.
(مسأله 341) اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن نيست، بايد تيمم نمايد مگر اين كه جبيره در مواضع تيمم باشد، كه در اين صورت لازم است بين وضو و تيمم جمع نمايد، و در هر دو صورت اگر برداشتن جبيره ممكن است بايد جبيره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دستها است اطراف آن را بشويد، و اگر در سر يا روى پاها است اطراف آن را مسح كند و براى جاى زخم بدستور جبيره عمل نمايد.
(مسأله 342) اگر در جاى وضو زخم و جراحت و شكستگى نيست، ولى به جهت ديگرى آب براى آن ضرر دارد، بايد تيمم كند.