نماز را شكسته بخواند.
شرط هشتم - آن كه به حد ترخص برسد، و معناى حد ترخص در (مسأله 1292) گذشت، و اما در غير وطن اعتبارى به حد ترخص نيست و همين كه از محل اقامت خارج شود نمازش قصر است.
(مسأله 1327) كسى كه به سفر مىرود اگر به جائى برسد كه اذان را نشنود ولى اهل شهر را ببيند يا اهل شهر را نبيند و صداى اذان را بشنود چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.
(مسأله 1328) مسافرى كه به وطنش برمىگردد تا وقتى كه اهل وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند، ولى مسافرى كه مىخواهد ده روز در محلى بماند، مادامى كه به آن محل نرسيده نمازش قصر است.
(مسأله 1329) هر گاه شهر در بلندى باشد كه از دور اهل آن ديده شود، يا بقدرى گود باشد كه اگر انسان كمى دور شود اهل آن را نبيند كسى كه از اهالى آن شهر مسافرت مىكند، وقتى باندازهاى دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود، اهلش از آنجا ديده نمىشد، بايد نماز خود را شكسته بخواند. و نيز اگر پستى و بلندى راه بيشتر از معمول باشد بايد ملاحظهء معمول را بنمايد.
(مسأله 1330) اگر از محلى مسافرت كند كه اهل ندارد، وقتى به جائى برسد كه اگر آن محل اهل داشت، از آنجا ديده نمىشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1331) اگر بقدرى دور شود كه نداند صدائى را كه مىشنود صداى اذان است يا صداى ديگر، بايد نماز را شكسته بخواند. ولى اگر بفهمد اذان مىگويند و كلمات آن را تشخيص ندهد، بايد تمام بخواند.
(مسأله 1332) اگر بقدرى دور شود كه اذان خانهها را نشنود ولى اذان شهر را كه معمولا در جاى بلند مىگويند بشنود، نبايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1333) اگر به جائى برسد كه اذان شهر را كه معمولا در جاى بلند مىگويند نشنود. ولى اذانى را كه در جاى خيلى بلند مىگويند بشنود،