خونى كه بيشتر از درهم است ببيند، و نداند از زخم است يا خون ديگر، جائز نيست كه با آن نماز بخواند.
(مسأله 862) اگر چند زخم در بدن باشد و بطورى نزديك هم باشند كه يك زخم حساب شود، تا وقتى همه خوب نشدهاند نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد ولى اگر بقدرى از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم حساب شود، هر كدام كه خوب شد، بايد براى نماز بدن و لباس را از خون آن آب بكشد.
(مسأله 863) اگر سر سوزنى خون سگ، يا خوك، يا كافر، يا مردار، يا حيوان حرام گوشت در بدن، يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است و بنابر احتياط خون حيض و نفاس و استحاضه نيز چنين است. ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت اگر چه در چند جاى بدن و لباس باشد، در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشد نماز خواندن با آن اشكال ندارد.
(مسأله 864) خونى كه به لباس بى آستر بريزد و به پشت آن برسد، يك خون حساب مىشود، ولى اگر پشت آن جدا خونى شود، در صورتى كه به هم نرسد بايد هر كدام را جدا حساب نمود پس اگر خونى كه در پشت و روى لباس است روى هم كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح، و اگر بيشتر باشد، نماز با آن باطل است. و در صورتى كه به هم برسند بنابر احتياط همين حكم را دارند.
(مسأله 865) اگر خون روى لباسى كه آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد، يا به آستر بريزد و روى لباس خونى شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود، پس اگر خون روى لباس و آستر كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح، و اگر بيشتر باشد نماز با آن باطل است.
(مسأله 866) اگر خون بدن يا لباس كمتر از درهم باشد، و رطوبتى به آن برسد كه اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است، اگر چه خون و رطوبتى كه به آن رسيده به اندازه درهم نباشد، ولى اگر رطوبت فقط به خون برسد و اطراف را آلوده نكند، ظاهر اين است كه نماز خواندن با آن اشكال ندارد.
(مسأله 867) اگر بدن يا لباس خونى نشود، ولى بواسطه رسيدن با رطوبت به خون نجس شود، اگر چه مقدارى كه نجس شده كمتر از درهم باشد، نمىشود با آن نماز خواند.