(مسأله 850) اگر مرد غير از لباس ابريشمى خالص يا طلاباف، لباس ديگرى نداشته باشد، چنانچه در پوشيدن لباس ناچار نباشد، بايد بدستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
(مسأله 851) اگر چيزى ندارد كه در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگر چه به كرايه يا خريدارى باشد، تهيه نمايد. ولى اگر تهيه آن بقدرى پول لازم دارد كه نسبت به دارائى او زياد است، يا طورى است كه اگر پول را به مصرف لباس برساند، به حال او ضرر دارد بايد بدستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
(مسأله 852) كسى كه لباس ندارد، اگر ديگرى لباس به او ببخشد يا عاريه بدهد، چنانچه قبول كردن آن براى او مشقت نداشته باشد بايد قبول كند، بلكه اگر عاريه كردن يا طلب بخشش براى او سخت نيست، بايد از كسى كه لباس دارد، طلب بخشش يا عاريه نمايد.
(مسأله 853) پوشيدن لباسى كه پارچه يا رنگ يا دوخت آن براى كسى كه مىخواهد آن را بپوشد معمول نيست، مثل آن كه اهل علم لباس نظامى بپوشد، در صورتى كه موجب هتك حرمت باشد حرام است، و اگر با آن لباس نماز بخواند و ساترش فقط آن باشد، بعيد نيست نمازش باطل شود.
(مسأله 854) اگر مرد لباس زنانه و زن لباس مردانه بپوشد، در صورتى كه زى خود قرار دهد بنابر احتياط حرام است ولى نماز خواندن با آن حكم مسأله سابقه را دارد.
(مسأله 855) كسى كه بايد خوابيده نماز بخواند، اگر لحافش از اجزاء حيوان حرام گوشت باشد، نماز در آن جائز نيست هر چند برهنه نباشد، و اگر نجس يا ابريشم باشد، در صورتى كه پوشيدن بر آن صدق كند، نماز در آن نيز جائز نيست.
ولى مجرد روى خود كشيدن آن عيبى ندارد و ضرر به نماز نمىرساند، و اما تشك به هر حال عيب ندارد، مگر اين كه مقدارى از آن را به خود بپيچد كه در عرف پوشيدن گفته شود، در اين صورت حكم آن حكم لحاف است.