و عيبى در او ايجاد مىكند، بريدن آن عضو جايز نيست.
و اگر با بريدن آن عضو ضرر و عيبى بر او وارد نمىشود مانند بريدن مقدارى از پوست و يا گوشت ران كه جاى آن روئيده مىشود، در اين صورت بريدن آن عضو به رضايت خود او جايز است و مىتواند براى بريدن آن عضو مبلغى نيز دريافت كند.
(مسأله 41) جايز است تبرع كردن خون به بيمارانى كه احتياج به به تزريق خون دارند و جايز است گرفتن مبلغى در مقابل دادن خون ولى در هر دو صورت بايد دادن خون به صاحب آن ضرر جانى نداشته باشد.
(مسأله 42) جايز است بريدن عضوى از بدن مرده كافر و يا مشكوك الاسلام، به منظور پيوند زدن آن به بدن شخص مسلمان و پس از پيوند زدن، چون جزو بدن مسلمان مىشود، احكام بدن مسلمان بر او جارى است و همينطور جايز است عضوى از اعضاء بدن حيوان نجس العين را به بدن شخص مسلمان پيوند زدن و چون پس از پيوند زدن جزو بدن مسلمان مىگردد، احكام بدن مسلمان بر آن عضو جارى است و نماز خواندن با آن عضو نيز جايز است.
(مسأله 43) جايز نيست نطفه و منى مرد اجنبى را به زنى تلقيح و تزريق نمايند و فرق نمىكند كه عمل تلقيح بوسيله شخصى اجنبى انجام بگيرد يا بوسيله خود شوهر زن، و اگر عمل تلقيح انجام شود و زن تلقيح شده حامله و بچهدار گردد، آن بچه مال صاحب نطفه است و تمام احكام اولاد بر او جارى است و از يكديگر ارث هم مىبرند و فقط آنچه در مورد ارث استثناء شده است، بچهاى است كه از زنا توليد شده باشد و در عمل تلقيح گرچه خود عمل حرام مىباشد، ولى زنا تحقق پيدا نكرده است و همچنين زنى كه بوسيله تلقيح بچهدار شده باشد، مادر آن بچه است و احكام اولاد بر او جارى است و از اين قبيل است اگر زنى بطور مساحقه نطفه شوهر خود را به فرج زن ديگر بريزد و آن زن از اين نطفه حامله و بچهدار شود، آن بچه مال صاحب نطفه است و آن زن هم مادر آن بچه است و احكام اولاد بر او جارى است.
(مسأله 44) جايز است گرفتن نطفه مردى در صورتى كه مقدمات حرام نداشته باشد و گذاشتن آن نطفه در رحم مصنوعى و تربيت كردن آن به منظور توليد بچه و چنانچه از اين راه بچهاى توليد گردد، آن بچه مال صاحب نطفه است و احكام پدر