استبداد و خودكامگى دست كمى از نياكان خود نداشتند و مخصوصا نسبت به پيشواى پنجم، همواره سختگيرى ها وتضييقاتى داشتند.
پيشواى پنجم، طى مدت هيجده سال، در همان شرايط نامساعد، به نشر و اشاعهء حقايق و معارف الهى پرداخت و مشكلات علمى را تشريح و توضيح داد و جنبش علمى دامنه دارى را بوجود آورد كه مقدمات تأسيس يك " دانشگاه بزرگ اسلامى " را در دوران امامت فرزند گراميش " امام صادق (عليه السلام) " به اوج عظمت خود رسيد، پى ريزى نمود.
سرآمد بنى هاشم امام پنجم در علم، زهد، تقوى و فضيلت، سرآمد همهء بزرگان بنى هاشم بود و مقام بزرگ علمى و اخلاقى او مورد اتفاق دوست و دشمن بود. به قدرى روايات و احاديث وآثار علمى، در زمينهء تبيين مسائل و تشريح احكام اسلامى، تفسير و تبيين تاريخ اسلام و انواع علوم، از آن حضرت به يادگار مانده است كه تا آن روز از هيچ يك از فرزندان امام حسن و امام حسين (عليها السلام) به جا نمانده بود.
رجال و شخصيتهاى بزرگ علمى آن روز، و نيز عده اى از ياران پيامبر (صلى الله عليه وآله) كه هنوز در قيد حيات بودند از محضر آن حضرت بهره ها مى بردند. (1) " جابر بن يزيد جعفى " و " كيسان سجستانى " وفقهائى مانند! " ابن مبارك "، " زهرى "، " اوزاعى "، " ابوحنيفه "، " مالك بن انس "، " شافعى "، و " زياد بن منذر نهدى " از آثار علمى او بهرهمند شده سخنان آن حضرت را بى واسطه و گاه با چند واسطه، نقل نموده اند.
كتب و مؤلفات دانشمندان و مورخان اهل تسنن مانند: طبرى، بلاذرى، خطيب بغدادى، ابونعيم اصفهانى، و كتابهاى حديثى مانند: مؤطأ مالك، سنن ابى داود، فقه ابى حنيفه، مسند مروزى، تفسير زمخشرى، و دهها كتاب نظير اينها كه از مهمترين كتب جهان تسنن است، پر از سخنان پر مغز و حكمت آميز پيشواى پنجم مى باشد و همه جا عبارت افتخارآميز: " قال محمد بن على " يا " قال محمد الباقر " به چشم مى خورد. (2)