را به اخلال در نظم عمومى و شورش و كودتا متهم مى نمود و به عموى خود " محمد بن مروان " دستور داد آنها را بازداشت نموده به زندان افكند، اين عده قريب دو سال در زندان ماندند، آنگاه محمد آنها را به وسيلهء زهر مسموم ساخت و همه را به قتل رسانيد.
يزيد غير از اين عده، تعداد سى نفر از رجال قريش را دستگير نمود و پس از آنكه مبالغ زيادى جريمه از آنان گرفت اموال و دارائى و مستغلاتشان را مصادره نمود، آنان را مورد آزار و شكنجهى سخت قرار داد از هستى ساقط نمود به حدى كه در گوشه و كنار شام و ساير نقاط، پراكنده شده با فقر و تنگدستى به سر مى بردند. يزيد به اين هم اكتفا نكرد بلكه دستور داد تمام كسانى را كه با آنان تماس داشتند به اتهام همكارى با انقلابيون و مخالفان حكومت، به دار كشيدند! (1) ساز و آواز و قمار خلفاى پيشين بنى اميه در اوقات فراغت خويش به اخبار جنگها و داستانهاى شجاعان قديم عرب، و قصائد شعراى معاصر خود گوش مى دادند ولى در زمان خلفاى بعدى و از آن جمله يزيد بن عبد الملك ساز و آواز جاى قصائد و اشعار را گرفت و در بزمهاى شبانهء دربار خلافت، به جاى قصائد حماسى شعرا و داستانهاى جنگى، ساز و آواز رايج گرديد.
گاهى امويان در اين راه بسيار افراط مى كردند و مبالغ گزافى براى خوانندگان و خنياگران كه خليفه از شهرهاى دوردست جلب مى كرد، خرج مى كردند. آمد و رفت اين گونه افراد به دمشق پايتخت خلفاى اموى در اخلاق و زندگانى اجتماعى مردم تأثير مى بخشيد و عياشى وبوالهوسى در اركان دولت نفوذ مى يافت و بازى شطرنج و ورق بازى در ميان عرب ها رواج مى يافت. (2) " مسعودى " داستانى نقل مى كند كه نشان مى دهد امويان تا چه اندازه به آوازه خوانها