عبد العزيز از حقيقت جريان به خوبى آگاه بود، با شهامت كامل، تصميم گرفت اين بدعت را از ميان بردارد. وطى بخشنامه اى دستور داد در خطبههاى نماز جمعه به جاى لعن آن حضرت، آيه:
" إن الله يأمر بالعدل والأحسان وايتاء ذى القربى، وينهى عن الفحشاء والمنكر والبغى، يعظكم لعلكم تذكرون " (1) تلاوت شود. اين اقدام با استقبال گرم مردم، روبرو شد و شعرا و گويندگان، اين عمل را مورد ستايش و تمجيد قرار دادند. (2) بازگردانى فدك اقدام بزرگ ديگرى كه عمر بن عبد العزيز در جهت إحياى حقوق خاندان پيامبر (صلى الله عليه وآله) به عمل آورد، سپردن فدك به فرزندان حضرت فاطمه (عليها السلام) دختر گرامى پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) بود.
" فدك " در تاريخ اسلام داستان تلخ و پرماجرا و غمبارى دارد كه فعلا جاى بحث تفصيلى آن نيست، اما به طور اجمال، سير تاريخى آن از اين قرار است كه پيامبر خدا فدك را از آنرو كه جزو انفال بود و انفال از آن خدا و رسولش بود [چون بدون لشكركشى به دست آمده بود] پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) آن را به دخترش فاطمه (س) بخشيد و پس از رحلت رسول خدا (صلى الله عليه وآله) ابوبكر آن را به اين بهانهء واهى كه پيامبران درهم و دينارى از خود به ارث نمى گذارند از دست فاطمه (س) خلع نمود و جزء اموال عمومى اعلام نمود در صورتى كه صريح قرآن، توارث پيامبران را بيان مى دارد و مى فرمايد: " سليمان از داود ارث برد و عمومات آيات ديگر ارث. پس از خليفه نخست، اين مزرعه دست به دست مى گشت تا آنكه معاويه آن را به دامادش مروان بخشيد مروان نيز به پسرش عبد العزيز اهداء كرد پس از مرگ عبد العزيز فدك به فرزندش عمر بن عبد العزيز منتقل گرديد، عمر بن عبد العزيز، آن را مجددا به فرزندان حضرت فاطمه (عليه السلام) تحويل داد و گفت: فدك مال آنان است وبنى