عن أبي جعفر الباقر (عليه السلام) روى عنه في معالم الدين بقايا الصحابة، ووجوه التابعين ". (1) او را بدان جهت " باقر " ناميدند كه علم را شكافت و گفته شده است براى اين ملقب به " باقر " گرديد كه " جابر بن عبد الله انصارى " از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) روايت كرده است كه به او فرمود: تو زنده مى مانى تا فرزندى از فرزندان حسين (عليه السلام) را كه همنام من است، ديدار مى كنى او علم دين را به خوبى مىشكافد آنگاه كه ديدارش كردى، سلام مرا به او برسان.
" جابر " گفت: خداوند عمر مرا به تأخير افكند تا اين كه امام باقر (عليه السلام) را ديدم و سلام جدش رسول خدا (صلى الله عليه وآله) را به او رساندم ".
" قرمانى " مى افزايد: " از هيچ يك از فرزندان حسن و حسين (عليها السلام) از علم دين و سنت پيامبر و قرآن و سيره و فنون ادب به مقدارى كه از ابوجعفر باقر (عليه السلام) به ظهور رسيده است، ظاهر نشده است و باقى ماندهء صحابه و بزرگان از وى نقل حديث كرده اند ".
9. گفتار ابن عماد حنبلى:
عبد الحي بن عماد حنبلى (م 1089 ه)، صاحب كتاب " شذرات الذهب في أخبار من ذهب " گويد: " كان من فقهاء المدينة، وقيل له الباقر، لأنه بقر العلم. اى شقه وعرف اصله وخفيه وتوسع فيه، وهو أحد الأئمة الإثنى عشر على اعتقاد الأمامية. وله كلام نافع في الحكم والمواعظ منه: أهل التقوى أيسر أهل الدنيا مؤنة وأكثرهم معونة: إن نسيت ذكروك وان ذكرت أعانوك قوامين بحق الله قوالين بأمرالله. ومنه: انزل الدنيا كمنزل نزلته وارتحلت عنه، أو كمال اصبته في منامك فاستيقظت وليس معك منه شئ ". (2) امام باقر (عليه السلام) از فقهاى مدينه بود و بدان جهت او را " باقر " لقب دادند كه علم را شكافت و اصول و خفاياى آن را آشكار نمود و به آن توسعه داد او يكى از ائمهء دوازده گانه به اعتقاد اماميه است. سخنان مفيد و متين در حكمت ها و مواعظ از او رسيده است كه از جمله ى آن سخنان، زير است: