مسيح رفتار كند و در اين حال بميرد، نزد خدا داراى ايمان كامل بوده، اهل بهشت و از بندگان محبوب خدا به شمار مى رود "!!! (1) هدف از اين توجيهات آن بود كه به مردم بقبولانند كه خوددارى خلفاى بنى اميه از تطبيق اعمال خود، با موازين دينى، باعث نمى شود كه از امتيازاتى كه به عنوان " اولوا الأمر "! و زمامداران اسلامى برخوردار بودند، محروم گردند!
بنابراين، شهادت چهل نفر در آغاز خلافت يزيد بن عبد الملك، در واقع نمونه اى از بهره بردارى از فرقهء مرجثه و به منظور آزاد گذاشتن خليفه در ارتكاب هر گونه عمل پليد و ضد اسلامى بود.
امام باقر (عليه السلام) در شام يكى از فرازهاى مهم زندگى پر افتخار پيشواى پنجم، تبعيد آن حضرت به شام مى باشد. هشام بن عبد الملك هميشه از محبوبيت و موقعيت خاص امام باقر (عليه السلام) بيمناك بود. و چون مى دانست پيروان پيشواى پنجم، او را امام مى دانند، همواره تلاش مى كرد مانع گسترش نفوذ معنوى و افزايش پيروان و شيفتگان آن حضرت گردد.
در يكى از سالها كه امام باقر (عليه السلام) همراه فرزند گرامى خود " جعفر بن محمد (عليه السلام) " به زيارت خانهء خدا مشرف شده بود، هشام نيز در مراسم حج حضور داشت. در ايام حج، حضرت باقر (عليه السلام) در مجمعى از مسلمانان، سخنانى دربارهء فضيلت و حق امامت خاندان خود بيان فرمود كه بلافاصله توسط مأموران به گوش هشام رسيد، هشام كه پيوسته وجود امام باقر (عليه السلام) را خطرى براى حكومت خود تلقى مى كرد، از اين سخنان به شدت تكان خورد ولى - شايد بنا به ملاحظاتى - در اثناى مراسم حج متعرض امام (عليه السلام) و فرزند آن حضرت نشد لكن به محض آنكه به " دمشق " پايتخت خود بازگشت، به حاكم مدينه، دستور داد امام باقر (عليه السلام) و فرزندش جعفر بن محمد (عليه السلام) را روانهء شام سازد.
امام (عليه السلام) ناگزير همراه فرزند ارجمند خود، عازم دمشق شد، هشام براى اينكه عظمت ظاهرى خود را به رخ امام بكشد، و ضمنا به خيال خود از مقام آن حضرت بكاهد، سه روز