استفاده مى شود كه علوم متنوعى در كتاب على (عليه السلام) وجود داشته است ".
گفتار استاد بستانى بستانى در دايرة المعارف خود، كتاب جفر و جامه را به على (عليه السلام) نسبت داده است و گويد:
" ابن طلحه گفته است: " جفر " و " جامعه "، دو كتاب جليلى است كه يكى را امام على (عليه السلام) بالاى منبر كوفه در خطبه ذكر فرمود، و ديگرى كتابى است كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) به صورت پنهانى به على (عليه السلام) و اولاد او دستور داد كه تدوينش كنند ".
علاوه بر كتابهاى على (عليه السلام)، مصحف فاطمه (عليها السلام) داراى امثال و حكم و مواعظ و سخنان عبرت آميز و اخبار بوده است وسيوطى در " تدريب الراوى " نقل كرده است كه امام حسين در نوشتن حديث با منع و جلوگيرى خليفه مخالفت نمود.
در هر صورت روش اهل بيت (عليها السلام) در تأليف معلوم و آشكار است. علاوه بر اهل سنت، بزرگان شيعه مانند سلمان، ابوذر، ابورافع، عبد الله بن رافع، اصبغ بن نباته و ديگران، از امام على (عليه السلام) پيروى كرده و به تأليف مشغول شده اند، و رشتهء كار را به دست آيندگان سپردند و در نتيجه تأليفات و مؤلفين زياد شدند. در عصر امام پنجم و ششم (عليها السلام) كه آن عصر را بايد عصر نهضت علمى ناميد، به قدرى مردم به علم و تأليف توجه نمودند كه اسامى مؤلفين و كتابها، خارج از حد احصاء است و كتابهاى نجاشى، شيخ طوسى، منتهى المقال، و در عصر اخير " الذريعه الى تصانيف الشيعة " مى تواند نمودارى كوچك از آن حركت عظيم علمى و تأليفى باشد.
افسانهء عدم ضبط حديث با توجه به آنچه گذشت، و با عنايت به منطق عقل و دانش، و روح كلى فضيلت خواهى و دانش دوستى اسلام، معلوم مى گردد كه افسانهء نهى از نوشتن حديث، از آن دسته روايات و احاديثى است كه پس از دوران پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) ساخته شده است، و هرگز نمى تواند ارزش و معيار علمى درستى داشته باشد، چون اسلامى كه در مورد قرض و وام دادن مسلمانى به مسلمان ديگر، مفصل ترين آيه ها را دارد كه آن را بنويسند، و امضا