او گرفت، بلكه تمام اموال و دارائى و مستغلات و لباسهاى گرانبهاى سليمان بن عبد الملك را فروخت و پول آن را كه بالغ بر بيست و چهار هزار دينار بود، به بيت المال برگردانيد. (1) عمر بن عبد العزيز كه اصلاحات و مبارزات با فساد را، بدين گونه از خانهء خود و دستگاه خليفهء قبلى، شروع كرده بود، شعاع مبارزه را وسعت داد وبنى اميه و عموزادگان خود را به پاى حساب كشيد و به آنان اخطار نمود تمام اموال عمومى را كه تصاحب كرده اند، به بيت المال پس بدهند.
او با قاطعيت تمام، كليه اموالى را كه بنى اميه به زور از مردم گرفته بودند، از آنان، بازستاند و به صاحبان آنها تحويل داد و دست امويان را از مال و جان مردم كوتاه كرد. (2) اين موضوع بر بنى اميه گران آمد و بر ضد عمر بن عبد العزيز تحريكاتى نمودند و عده اى را به نمايندگى از طرف خود نزد وى فرستادند، اين عده خليفه را تهديد نمودند:
" آيا نمى ترسى كه بنى اميه بر ضد تو شوريده حكومت تو را واژگون سازند؟ عمر گفت: من غير از حساب روز قيامت، از هيچ چيز ديگرى نمى ترسم، آيا مرا از كودتاى خود مى ترسانيد؟؟ " (3) ممنوعيت سب على (عليه السلام) چنان كه گفته شد، عمر بن عبد العزيز تا حدودى مردى دادگستر و عدالت پرور بود و با ظلم و انحراف به شدت مبارزه مى كرد و در دوران زمامداريش، خدمات ارزنده اى نيز انجام داد. ولى درخشان ترين و مهمترين اقدام او از ميان بردن بدعت سب اميرمؤمنان (عليه السلام) بود.
او با اقدام خود يك بدعت ننگين ريشه دار 69 ساله را از ميان برداشت وخدمت بزرگى نسبت به اميرمؤمنان (عليه السلام) و پيروان و دوستداران او انجام داد.
پيدا است كه مبارزه با چنين بدعت ريشه دارى، كار آسانى نبود ولى از آنجا كه عمر بن