مأموريت حجاج نداشت، بلكه هر يك از عمال و فرمانروايان وليد، در منطقهء حكومت خود، دست تعدى و تجاوز به سوى مال و جان مردم بيگناه دراز نموده بودند و از هيچ گونه ظلم و بيدادگرى فرو گذارى نمى كردند. در آن زمان، منطقهء شام زير نظر خود وليد بود، در عراق حجاج و در حجاز عثمان بن حباره، در مصر ابن شريك حكمرانى مى كردند و هر يك از اينان در بيدادگرى معروف بودند.
عمر بن عبد العزيز كه تا حدى دوستدار عدل و انصاف و مرد نسبتا پاك سرشتى بود، با اشاره به حكومت اين چند، نفر در اين مناطق، مى گفت: " زمين پر از ظلم و ستم شده است، خدايا مردم را از اين گرفتارى نجات بده! " (1) 2. سليمان بن عبد الملك دوران خلافت سليمان بن عبد الملك كوتاه مدت بود و تقريبا دو سال و اندى ادامه داشت (2). سليمان در آغاز خلافت، از خود نرمش نشان داد و به محض رسيدن به قدرت، درهاى زندانهاى عراق را گشود و هزاران نفر زندانى بيگناه را كه حجاج در بند اسارت و حبس كشيده بود، آزاد ساخت و عمال و مأموران ماليات حجاج را از كاربر كنار كرد و بسيارى از برنامههاى ظالمانهء او را لغو نمود.
آتش انتقام جوئى اگر سليمان به آزاد ساختن زندانيان بيگناه عراق، إكتفا مى كرد، قابل تقدير بود، لكن او روى حسابهاى شخصى و تحت تأثير احساسات انتقام جويانه، دست به ظلم و جنايت آلود، او افراد قبايل " مضر " را زير فشار قرار داد و از گروه ديگر حمايت و پشتيبانى كرد و عده اى از سرداران سپاه و رجال بزرگ را به قتل رسانيد.
و " موسى بن نصير " و " طارق بن زياد " دو قهرمان دلير وفاتح اندلس را مورد