استفادهء خودت هست و چيزى از آن براى ديگران بازگو مكن ". (1) جابر از آن روز در مدينه سكونت گزيد و در صف شاگردان امام باقر (عليه السلام) قرار گرفت. او در اين مدت، دانشهاى بسيارى اندوخت به حدى كه كمتر مسألة اى پيش مى آمد كه جابر در حكم آن، عاجز بماند.
يكى از رجال معاصر جابر مى گويد: " من هر سؤالى از جابر مى نمودم، پاسخ مرا به وسيلهء حديثى كه در آن باره از امام شنيده بود، مى داد و گاه مىگفت: من اينها را از وارث علم أنبيا يعنى امام باقر (عليه السلام) شنيده ام ". (2) يكى از معاصران وى مى گويد: " روزى كه وليد بن يزيد به قتل رسيده بود، وارد مسجد شدم، ديدم مردم در مسجد اجتماع كرده اند، در ميان انبوه جمعيت چشمم به جابر افتاد كه در ميان حلقه ى مردم نشسته مى گويد: اين احاديث را از وارث علوم انبياء، و جانشين پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله)، محمد بن على باقر (عليه السلام) شنيده ام ". (3) همانطور كه اشاره شد در زمان امام باقر (عليه السلام) جهان تسنن تازه به نقل و تدوين حديث شروع كرده بود ولى پيشواى پنجم در تعقيب برنامهء پدران بزرگوار خود نهضت علمى دامنه دارى را پى ريزى نمود و شاگردان برجسته اى را تربيت كرد كه هر كدام چندين هزار حديث حفظ داشتند.
جابر كه نمونه اى از تربيت يافتگان مكتب علمى امام باقر (عليه السلام) به شمار مى رفت حافظ هفتاد هزار حديث بود (4).
وى مى گفت: هفتاد هزار حديث از امام باقر (عليه السلام) شنيده ام كه همه را از پيامبر (صلى الله عليه وآله) نقل نموده است. (5) محيط نامساعد جابر كه يكى از شيعيان بزرگ و با فضيلت بود، به واسطهء دفاع صريح از عقايد تشيع،